قاشقای

لغت نامه دهخدا

قاشقای. ( اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آبادشهرستان تبریز. در 43هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 4هزارگزی شوسه میانه به تبریز و در جلگه واقع و معتدل است. 242 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات درخت تبریزی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

قاشقایی به معنی بی باک و نترس و شجاع هست
قاش درواقع ابرو است قاشقا درآذری به گاو پیشانی سفید ویا پیشانی سیاه نیز گفته میشود ومنظور گاوی که برجسته ویا شناخته شده تر از دیگر گاوهاست ( گاو آپیس مصریان ) ودر معنی عام کلمه همان برجسته ونمایانو. . . میباشد.
ریشه یابی کلمه قشقایی - قاشقایی✅
خیلی برایمان مهم است که ریشه ی کلمه این واژه و معنای آن را بدانیم چون قشقایی ها ترکان و ایل ارزشمندی در تاریخ آن منطقه داشتند.
♻️♻️♻️♻️♻️
واژه ی قشقایی مشهود است که این کلمه از دو بخش قاش قایی تشکیل شده
...
[مشاهده متن کامل]

اول باید ریشه ی کلمه قاش و قاچماق - قاشماق را پیدا کنیم
این واژه در ترکی به معنی دویدن و فرار کردن است
🌀🌀🌀🌀
و قاچ در ترکی به معنی بزرگ است
و این باز هم بی ارتباط نیست با کلمه ی دویدن
شاید برایتان جالب باشد قاچماق نوعی راه رفتن بزرگ گونه است
به سرعت و بزرگ پا انداختن مربوط هست .
و ایل هایی مانند قشقایی و قاجار هم این کلمات را در اسم خود دارند
بدیهی است که متوجه بشیم این یک صفت برای ایل است یعنی نشان دهنده ی بزرگی
مشتقات کلمه ی قاچ را میتوان به قارا به معنی بزرگ هم اشاره کرد که تا مطمئن بشوید که این کلمه در اصل مفهوم بزرگ را دارد
در مثال بهتر میتوان به کلمه قوجا ( قاجا ) اشاره کرد کاملا صحیح است که این کلمه از دو حالت قاج جا درست شده و به صورت خواجه وارد فارسی شده
❗️قاج در ترکی به معناهای دشمن هم است که باز هم دور از معنی بزرگ نیست
مانع بزرگ ضد و علیه در ترکی قاج هم میتواند باشد
پس در نتیجه قاچ قایی به معنی قایی های بزرگ تبار میتوان یاد کرد✅

بپرس