قاسم نجفی

لغت نامه دهخدا

قاسم نجفی. [ س ِ م ِ ن َ ج َ ] ( اِخ ) ( امیر... ) ازاشراف سادات جرجان است که منصب نقابت آن ولایت به وی مفوض گشت و با امانت و درستی به تحقیق انساب سادات آن نواحی همت گماشت. ( حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 613 ).

فرهنگ فارسی

از اشراف سادات جرجان است که منصب نقابت آن ولایت بوی مفوض گشت .

پیشنهاد کاربران

بپرس