قارینجه

لغت نامه دهخدا

قارینجه. [ ج َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آختاجی بخش حومه شهرستان مهاباد در 17500گزی جنوب خاوری مهاباد و 22000گزی باختر شوسه بوکان به میاندوآب واقع است. موقعیت جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریائی است. 384 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و توتون و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. در دو محله به فاصله 2500 گز به نام قارینجه بزرگ و قارینجه کوچک مشهور است. قارینجه کوچک 40 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

پیشنهاد کاربران

قارینجه در زبان آذری به معنی مورچه است . در اینجا اسم خاص است.

بپرس