قاروت

لغت نامه دهخدا

قاروت. ( اِخ ) قلعه ای است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

قلعه ایست

گویش مازنی

/ghaaroot/ آب کشک - نان خورشتی از کشک، سیب زمینی آب پر، نعناع، پیاز، روغن، نمک و ادویه

پیشنهاد کاربران

بپرس