دیکشنری
مترجم
بپرس
قاروت
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قاروت. ( اِخ ) قلعه ای است. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
قلعه ایست
گویش مازنی
/ghaaroot/ آب کشک - نان خورشتی از کشک، سیب زمینی آب پر، نعناع، پیاز، روغن، نمک و ادویه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها