قارم

لغت نامه دهخدا

قارم. [ رِ ] ( اِخ ) نام مردی است. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ).

پیشنهاد کاربران

قاره با فتحه روی �ر� یعنی صدای بلند از گلوی کسی که در ندا دادن و توجه کسی به یک موضوعی در زبان لکی کاملا کاربرد دارد و داشته است بخصوص زمانی که حالت اضطرار دارد. مثلا میگویند چرا فلانی قارونی یا قارانی تو حواست کجا بود ؟ حالا دارم یعنی ندای بلند من

بپرس