قارب
لغت نامه دهخدا
قارب. [ رِ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن اسود. از رؤساء و بزرگان طائفه ثقیف است. ( امتاع الاسماع ج 1 ص 401 ). وی پس از عموی خود عروةبن معتب اسلام آورد و پس از آن قوم خود را به اسلام دعوت کرد. ( امتاع الاسماع صص 490 - 493 ).
فرهنگ فارسی
ابن عبدالله بن اسود از روسائ و بزرگان طائفه ثقیف است .
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
قارب هم خانواده قریب هست و به معنی نزدیک شده میباشد