قار و قور
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
در زبان لری به قار و قور یا غار و غور ، قارُ قیر و قالُ قیل میگویند
در کلمه قار و قیر حرف او به ای دگرگون شده مانند : خون به خین ، پول به پیل
و در کلمه قال و قیل علاوه بر اینکه حرف او به ای دگرگون شده حرف ر هم به ل دگرگون شده مانند : تار به تال ، زهره به زهله و. . .
... [مشاهده متن کامل]
قالُ قیل یا قیلُ قال در فارسی هم کاربرد دارد
در کلمه قار و قیر حرف او به ای دگرگون شده مانند : خون به خین ، پول به پیل
و در کلمه قال و قیل علاوه بر اینکه حرف او به ای دگرگون شده حرف ر هم به ل دگرگون شده مانند : تار به تال ، زهره به زهله و. . .
... [مشاهده متن کامل]
قالُ قیل یا قیلُ قال در فارسی هم کاربرد دارد
به غار و غور افتادن شکم ؛ صدا کردن روده ها بر اثر گرسنگی. گرسنه شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
غراغر. [ غ َ غ ِ ] ( اِ صوت ) قراقر. صدای شکم . غراغر امعاء. غراغر شکم . رجوع به قراقر شود.
قراقر. [ ق َ ق ِ ] ( اِ صوت ) آواز کردن شکم. ( آنندراج ) . آوازی که از اندرون شکم شنیده میگردد. ( ناظم الاطباء ) . || ش