قادم
لغت نامه دهخدا
قادم.[ دِ ] ( اِخ ) کوهکی است نزدیک برقانیه و حفیر خالد نزدیک آن است و گفته اند وادی است. ( معجم البلدان ).
فرهنگ فارسی
کوهکی است نزدیک برقانیه و حفیر خالد نزدیک آن است و گفته اند وادی است .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. مسافری که از سفر برگردد.
۳. پیشرو.
پیشنهاد کاربران
اینده و مترادف با مضارع
آینده در گذشته وکسی که از سفر آید
قادم به معنای اینده هست و مترادف آن نیز مستقبل حال که تفاوت این دو چیست خود بحثی جداگانه دارد ولی مثلا وقتی میخواهیم کاری رادر آینده انجام دهیم معمولا از قادم استفاده میکنیم.
آینده