قاد

لغت نامه دهخدا

قاد. ( ع اِ ) اندازه. ( مهذب الاسماء ).مقدار. ( آنندراج ). بینی و بینه قاد رمح. ( ناظم الاطباء )؛ فاصله میان من و او به اندازه یک نیزه است.

فرهنگ فارسی

اندازه مقدار

پیشنهاد کاربران

باسلام اصلی ترین معنی، قاد، مطیع ورام نمودن اسب سرکش نفس، ورهبر شدن است که نسبت داده شده به پیامبرص میباشدکه به آن اشاره ای نفرمود اید

بپرس