قاتم

لغت نامه دهخدا

قاتم. [ ت ِ ] ( ع ص ) از قتم. سیاهگون. ( منتهی الارب ). سیاه. ( ناظم الاطباء ). || یوم قاتم ؛ روزی گردآلود. ( مهذب الاسماء ). قاتن با نون نیز آمده. قاحم. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

از قتم سیاهگون سیاه

پیشنهاد کاربران

بپرس