دیکشنری
مترجم
بپرس
قابوق
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قابوق. ( ترکی ، اِ ) قاپوق. قشر. پوست.
فرهنگ معین
[ تر. ] (اِ. ) پوست ، قشر.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها