قابلیت داشتن


برابر پارسی: سزاواربودن، شایستگی داشتن

لغت نامه دهخدا

قابلیت داشتن. [ ب ِ لی ی َ ت َ ] ( مص مرکب ) از قابلیت عربی + داشتن فارسی. لایق بودن. قابل بودن. استعداد ذاتی داشتن. برازندگی و شایستگی داشتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - لایق بودن سزاوار بودن ۲ - استعداد ذاتی داشتن .

پیشنهاد کاربران

بپرس