مقتضی، ناشی از، قابل پرداخت، سر رسد
متمایل، مسئول، قابل پرداخت
محلول، حل شدنی، قابل حل، قابل پرداخت، حل پذیر، قادر به تادیه وام، واریز شدنی
قابل پرداخت، حلال، قادر به پرداخت قروض
قابل پرداخت، پرداختی، وابسته به پرداخت
مقتضی، قابل پرداخت، قابل مطالبه، قابل تقاضا، قابل ادعا، مطالبهکردنی