دیکشنری
مترجم
بپرس
قابل فسخ
برابر پارسی
: گسستنی، گسست پذیر
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
قابل فسخ. [ ب ِ ل ِ ف َ ] ( ص مرکب ) عقد... برگشت پذیر.
فرهنگ فارسی
عقد ... برگشت پذیر
مترادف ها
revocable
(صفت)
قابل فسخ، ابطال پذیر
terminable
(صفت)
قابل فسخ، انتهایی، فسخ پذیر، پایان یافتنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها