دیکشنری
مترجم
بپرس
قابل رویت
دنبال کنید
مترادف ها
visible
(صفت)
پیدا، پدیدار، نمایان، مریی، وابسته به بینایی، قابل رویت، دیده شدنی
فارسی به عربی
مریی
پیشنهاد کاربران
مرئی
چیزی که قابل مشاهده و دیدنه
نمایان شده
قابل دیدن
پیدا شده
دیده شده
قابل دیدن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها