قابل حل

/qAbelehall/

برابر پارسی: برگشودنی

مترادف ها

dissoluble (صفت)
جدا شدنی، حل شدنی، تجزیه پذیر، قابل حل

soluble (صفت)
محلول، حل شدنی، قابل حل، حل پذیر

solvable (صفت)
محلول، حل شدنی، قابل حل، قابل پرداخت، حل پذیر، قادر به تادیه وام، واریز شدنی

فارسی به عربی

قابل للذوبان

پیشنهاد کاربران

بپرس