قابتورقای
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
منبع. عکس فرهنگ فارسی معین واژه قابتورقای ترکی گفت شده
قابتورقای. ( ترکی - مغولی ، اِ ) قابتورقه. صندوقچه. کیسه که نامه ها در آن نهند : و صدرالدین مکتوبی از امیر نوروز به حاجی نارین نوشت در آن باب و پیش او رفت و او را کاسه گرفت و چنانکه واقف نگشت در قا0بتورقای او گذاشت. ( تاریخ غازان ص 109 ) . آن بروات در دست ایشان کهنه شدی ، طمع از آن منقطع کرده سالها در قابتورقه و خریطه ایشان بودی. ( تاریخ غازان ص 244 ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا





قابتورقای. ( ترکی - مغولی ، اِ ) قابتورقه. صندوقچه. کیسه که نامه ها در آن نهند : و صدرالدین مکتوبی از امیر نوروز به حاجی نارین نوشت در آن باب و پیش او رفت و او را کاسه گرفت و چنانکه واقف نگشت در قا0بتورقای او گذاشت. ( تاریخ غازان ص 109 ) . آن بروات در دست ایشان کهنه شدی ، طمع از آن منقطع کرده سالها در قابتورقه و خریطه ایشان بودی. ( تاریخ غازان ص 244 ) .
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا





قابلی پلو� ( قاب لی ) یا کابلی ( کاب لی ) �پلو�خوراک مجلسی و مهمانی افغانستانی ها به ویژه باشندگان شمالی افغانستان می باشد. �قابلی پلو�در کشور ازبکستان هم یک غذای مرسوم است و البته در شهر های شمالی ایران
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
مابین مردمان ترکمن هم غذایی نزدیک به�قابلی ( قاب لی ) �به خصوص در شب یلدا و شب نوروز پخته می شود. ودر زمانهای قدیم در تبریز هم پخته می شد. قابلی یک کلمه تورکی است ( قاب لی ) و در صورت تغییر قاف به ک شده کابلی ( و با تلفظ قاب لی ) نه تلفظ شهر کابل افغانستان. . . قابلی� کلمه عربی نیست. و با قابل. قبول. قابلیت هم خانواده نیست. . . . قابلی ( قاب لی ) قاب مثل قابلمه. قابجا ( در شیشه نوشابه ) . قاب وقاشیق. قابتورقای لی. لی و لو علامت نسبیت در زبان تورکی است. مثل تهرانلی. تبریزلی. پنجه لی ( پنجعلی غلط است ) . غمزه لی ( غمزعلی غلط است ) . آیدینلو. عمواوغلو. قره قویونلو