فیوض
/foyuz/
لغت نامه دهخدا
فیوض. [ ف ُ ] ( ع اِ ) ج ِ فیض. ( اقرب الموارد ). و رجوع به فیوضات شود.
فیوض. [ ف َ ] ( ع اِ ) ارض ذات فیوض ؛ زمینی که در آن آبهای بسیار و روان باشد. ( منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع فیض (جمع فیوض فیوضات آید )
ارض ذات فیوض : زمینی که در آن آبهای بسیار و روان باشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید