[ویکی الکتاب] معنی فِیهَا: درآن
معنی یُلَقَّوْنَ: روبرو می شوند (عبارت "یُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلَاماً " یعنی : در آن با درود و سلامی [از سوی خدا و فرشتگان] روبرو میشوند
معنی سَّیْرَ: سیر - حرکت (در عبارت "وَقَدَّرْنَا فِیهَا ﭐلسَّیْرَ " یعنی سیر در آن قراء را به نسبتی متناسب قرار دادیم ، نه مختلف ، به طوری که نسبت مسافت بین اولی و دومی ، برابر بود با نسبت مسافتی که بین دومی و سومی بود)
معنی مَشَارِبُ: نوشیدنیها (و کلمه مشارب جمع مشرب است که مصدر میمی و به معنای مشروب است . و مراد از مشروب در عبارت "وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ " شیر حیوانات است)
معنی تَوَلَّیٰ: رو کرد - رو گردانید - اعراض کرد - دوست دارد-دارای ولایت و سلطنت شد و تملک یافت یا عهده دار شد(در عباراتی نظیر"و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها"و"وَﭐلَّذِی تَوَلَّیٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ". "نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّیٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاریم...
معنی یُفْرَقُ: جزء جزء می شود (به تمام جزئیاتش پرداخته می شود) - فیصله می یابد (از فرق به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر است ، به طوری که از یکدیگر متمایز شوند.عبارت "فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ " یعنی : در آن شب هر کار استواری [به اراده خدا] فیصله مییابد...
معنی نَّصِیرٍ: همیشه یاری دهنده - بسیار یاری دهنده (در عبارت "خالدین فیها ابدا لا یجدون ولیا و لا نصیرا "فرق بین ولی و نصیر این است که : ولی هر کس عبارت است از کسی که تمامی کارهای او را انجام دهد ، و آن کس خودش به کلی کنار باشد . ولی کلمه نصیر به معنای آن کسی است ...
معنی یُقَلِّبُ: جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زیر و رو می کند (ازکلمه قلب به معنای برگرداندن چیزی از این رو به آن رو است ، و چون به باب تفعیل برود مبالغه در این عمل را میرساند ، پس تقلیب یعنی بسیار زیرورو کردن یک چیزی ، و تقلب هم قبول همان تقلیب است پس تق...
معنی زَفِیرٌ: نعره دردناک - ناله حسرت بار(در مجمع البیان گفته زفیر ، به معنی ابتدای عرعر خران و شهیق به معنای آخر آن است . و در کشاف گفته : زفیر به معنای کشیدن نفس و شهیق به معنای برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفیر به معنای نفس کشیدن پی در پی است ، به...
معنی شَهِیقٌ: عربده و فریاد هولناک و دلخراش (در مجمع البیان گفته زفیر ، به معنی ابتدای عرعر خران و شهیق به معنای آخر آن است . و در کشاف گفته : زفیر به معنای کشیدن نفس و شهیق به معنای برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفیر به معنای نفس کشیدن پی در پی است ،...
ریشه کلمه:
فی (۱۷۰۱ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
معنی یُلَقَّوْنَ: روبرو می شوند (عبارت "یُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَسَلَاماً " یعنی : در آن با درود و سلامی [از سوی خدا و فرشتگان] روبرو میشوند
معنی سَّیْرَ: سیر - حرکت (در عبارت "وَقَدَّرْنَا فِیهَا ﭐلسَّیْرَ " یعنی سیر در آن قراء را به نسبتی متناسب قرار دادیم ، نه مختلف ، به طوری که نسبت مسافت بین اولی و دومی ، برابر بود با نسبت مسافتی که بین دومی و سومی بود)
معنی مَشَارِبُ: نوشیدنیها (و کلمه مشارب جمع مشرب است که مصدر میمی و به معنای مشروب است . و مراد از مشروب در عبارت "وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ " شیر حیوانات است)
معنی تَوَلَّیٰ: رو کرد - رو گردانید - اعراض کرد - دوست دارد-دارای ولایت و سلطنت شد و تملک یافت یا عهده دار شد(در عباراتی نظیر"و اذا تولی سعی فی الارض لیفسد فیها"و"وَﭐلَّذِی تَوَلَّیٰ کِبْرَهُ مِنْهُمْ". "نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّیٰ ":او را به همان سو که رو کرده واگذاریم...
معنی یُفْرَقُ: جزء جزء می شود (به تمام جزئیاتش پرداخته می شود) - فیصله می یابد (از فرق به معنای جدا کردن چیزی از چیز دیگر است ، به طوری که از یکدیگر متمایز شوند.عبارت "فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ " یعنی : در آن شب هر کار استواری [به اراده خدا] فیصله مییابد...
معنی نَّصِیرٍ: همیشه یاری دهنده - بسیار یاری دهنده (در عبارت "خالدین فیها ابدا لا یجدون ولیا و لا نصیرا "فرق بین ولی و نصیر این است که : ولی هر کس عبارت است از کسی که تمامی کارهای او را انجام دهد ، و آن کس خودش به کلی کنار باشد . ولی کلمه نصیر به معنای آن کسی است ...
معنی یُقَلِّبُ: جابه جا می کند - وارونه و دگرگون می کند- زیر و رو می کند (ازکلمه قلب به معنای برگرداندن چیزی از این رو به آن رو است ، و چون به باب تفعیل برود مبالغه در این عمل را میرساند ، پس تقلیب یعنی بسیار زیرورو کردن یک چیزی ، و تقلب هم قبول همان تقلیب است پس تق...
معنی زَفِیرٌ: نعره دردناک - ناله حسرت بار(در مجمع البیان گفته زفیر ، به معنی ابتدای عرعر خران و شهیق به معنای آخر آن است . و در کشاف گفته : زفیر به معنای کشیدن نفس و شهیق به معنای برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفیر به معنای نفس کشیدن پی در پی است ، به...
معنی شَهِیقٌ: عربده و فریاد هولناک و دلخراش (در مجمع البیان گفته زفیر ، به معنی ابتدای عرعر خران و شهیق به معنای آخر آن است . و در کشاف گفته : زفیر به معنای کشیدن نفس و شهیق به معنای برگرداندن آن است . و راغب در مفردات گفته : زفیر به معنای نفس کشیدن پی در پی است ،...
ریشه کلمه:
فی (۱۷۰۱ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)
wikialkb: فِیهَا