[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ف (۲۹۹۹ بار)
مکث (۷ بار)
ماندن. توقف. اقامت. راغب ثَباتٌ مَعَ الْاِنْتِظار گفته است . هدهد کمی درنگ کرد پس آمد و گفت: دانستم آنچه را که ندانستهای. . به اهلش گفت درنگ کنید من آتش دیدم... معنی انتظار در «اُمْکُثُوا» کاملاً روشن است. . امّا آنچه به مردم مفید است در زمین میماند این ظاهراً از آن جهت است که مردم در حفظ و نگهداری چیز مفید میکوشند، به نظر میآید منظور آن است که اشیاء مفید و حق قابل بقا است همینطور دین حقّ و غیره. * . ضمیر «فیهِ» به اجر راجع است یعنی در آن مزد و بهشت ماندگاراند. * . مُکْث (بر وزن قفل) به معنی تدریج، انتظار و تأنّی است. یعنی قرآن را به تدریج نازل کردیم تا آن را بر مردم به تدریج و تأنّی بخوانی و بر حسب احتیاج و مقتضی آن را نازل کردیم.
ف (۲۹۹۹ بار)
مکث (۷ بار)
ماندن. توقف. اقامت. راغب ثَباتٌ مَعَ الْاِنْتِظار گفته است . هدهد کمی درنگ کرد پس آمد و گفت: دانستم آنچه را که ندانستهای. . به اهلش گفت درنگ کنید من آتش دیدم... معنی انتظار در «اُمْکُثُوا» کاملاً روشن است. . امّا آنچه به مردم مفید است در زمین میماند این ظاهراً از آن جهت است که مردم در حفظ و نگهداری چیز مفید میکوشند، به نظر میآید منظور آن است که اشیاء مفید و حق قابل بقا است همینطور دین حقّ و غیره. * . ضمیر «فیهِ» به اجر راجع است یعنی در آن مزد و بهشت ماندگاراند. * . مُکْث (بر وزن قفل) به معنی تدریج، انتظار و تأنّی است. یعنی قرآن را به تدریج نازل کردیم تا آن را بر مردم به تدریج و تأنّی بخوانی و بر حسب احتیاج و مقتضی آن را نازل کردیم.
wikialkb: فَیَمْکُث