فیلیپ میلتون راث ( انگلیسی: Philip Milton Roth؛ زادهٔ ۱۹ مارس ۱۹۳۳ - درگذشته ۲۲ مه ۲۰۱۸ ) ، رمان نویس آمریکایی است. [ ۱] او یکی از بزرگترین نویسندگان نیم قرن گذشته ادبیات آمریکا بود. [ ۲]
فیلیپ راث در سال ۱۹۳۳ در نیوآرک، نیوجرسی آمریکا زاده شد. او فرزند یک خانواده آمریکایی و نوه یک خانواده یهودی اروپایی بود که در موج مهاجرت قرن نوزدهم به آمریکا کوچ کرده بودند. فیلیپ در بخش کم درآمد شهر بزرگ شد. او پس از دبیرستان به دانشگاه باکنل رفت و مدرک کارشناسی گرفت. سپس تحصیلاتش را در دانشگاه شیکاگو ادامه داد و در همان دانشگاه هم به تدریس ادبیات پرداخت. وی در دانشگاه پنسیلوانیا نیز ادبیات تطبیقی درس می داد و در سال ۱۹۹۲ بازنشسته شد. [ ۳] هنگامی که در شیکاگو، ایلینوی بود نویسنده معروف سال بلو را ملاقات کرد و در همان جا بود که با نخستین همسرش مارگارت مارتینسون آشنا شد. با جدایی شان در سال ۱۹۶۳ و مرگ مارتینسون در سال ۱۹۶۸ طی یک حادثه رانندگی یکی از نشانه های آشنا از داستان های راث خارج شد. مارتینسون الهام بخش شخصیت زن در بسیاری از رمانهای راث بود؛ مانند لوسی نلسون در رمان وقتی که او خوب بود یا مائورین تارنوپل در رمان زندگی ام به عنوان یک مرد. پس از اتمام تحصیلات تا وقتی که اولین کتابش در سال ۱۹۵۹ منتشر شود راث به مدت دو سال در ارتش آمریکا خدمت کرد و پس از آن برای مجلاتی گوناگونی داستان کوتاه و نقد نوشت.
فیلیپ راث در سال ۱۹۹۰ با کلر بلوم بازیگر انگلیسی ازدواج کرد که این رابطه در سال ۱۹۹۴ به جدایی انجامید. بعدها کلر بلوم روایت زندگی خود با راث را در کتاب ترک خانهٔ عروسک نوشت و در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد که جزئیات روابط خصوصی آن دو را برملا می کند. راث هم در واکنش به این ماجرا سال ها بعد رمانی نوشت به نام با یک کمونیست ازدواج کردم و در آن کلر بلوم را همسری توصیف کرد که زندگی شوهرش را با نوشتن کتاب خاطرات خود از بین برد. راث از سال ۱۹۷۵ عضو مؤسسه ملی هنر و ادبیات آمریکا بوده است. او همچنین تا سال ۱۹۸۹ به عنوان ویراستار آثار ادبی با انتشارات پنگوئن همکاری می کرد. [ ۴]
اما از سال ۱۹۹۲ وقت خود را فقط صرف نویسندگی کرده است. او نخستین نویسنده زنده آمریکایی است که مجموعه آثارش از سوی کتابخانه آمریکا منتشر شده است.
اولین کتاب او خداحافظ کلمبوس و پنج داستان کوتاه که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد نگاهی طنزآمیز و شوخ طبعانه به زندگی یهودیان در آمریکای پس از جنگ داشت. این کتاب جایزه کتاب ملی برای داستان را برای او به ارمغان آورد، اگر چه برخی از درون جامعه یهودیان به خاطر آنچه که او تصویر کرده بود، وی را محکوم کردند. اولین رمان او با عنوان «رها» اثری واقع گرایانه است که به مسائل اجتماعی و اخلاقی دهه ۵۰ میلادی آمریکا می پردازد. راث این شیوه را در کتاب وقتی که او خوب بود، نیز پی گرفت. رمان واقع گرایانه دیگری که تمرکزش بر روایتی کمیاب در آثار راث - زنی جوان اهل غرب میانه - است. او با سومین رمانش شکایت پورتنوی بیشتر مشهور شد. این کتاب یک بازنمایی طنازانه از جهان یهودیان طبقه متوسط نیویورک در قالب الکساندر پورتنوی است. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففیلیپ راث در سال ۱۹۳۳ در نیوآرک، نیوجرسی آمریکا زاده شد. او فرزند یک خانواده آمریکایی و نوه یک خانواده یهودی اروپایی بود که در موج مهاجرت قرن نوزدهم به آمریکا کوچ کرده بودند. فیلیپ در بخش کم درآمد شهر بزرگ شد. او پس از دبیرستان به دانشگاه باکنل رفت و مدرک کارشناسی گرفت. سپس تحصیلاتش را در دانشگاه شیکاگو ادامه داد و در همان دانشگاه هم به تدریس ادبیات پرداخت. وی در دانشگاه پنسیلوانیا نیز ادبیات تطبیقی درس می داد و در سال ۱۹۹۲ بازنشسته شد. [ ۳] هنگامی که در شیکاگو، ایلینوی بود نویسنده معروف سال بلو را ملاقات کرد و در همان جا بود که با نخستین همسرش مارگارت مارتینسون آشنا شد. با جدایی شان در سال ۱۹۶۳ و مرگ مارتینسون در سال ۱۹۶۸ طی یک حادثه رانندگی یکی از نشانه های آشنا از داستان های راث خارج شد. مارتینسون الهام بخش شخصیت زن در بسیاری از رمانهای راث بود؛ مانند لوسی نلسون در رمان وقتی که او خوب بود یا مائورین تارنوپل در رمان زندگی ام به عنوان یک مرد. پس از اتمام تحصیلات تا وقتی که اولین کتابش در سال ۱۹۵۹ منتشر شود راث به مدت دو سال در ارتش آمریکا خدمت کرد و پس از آن برای مجلاتی گوناگونی داستان کوتاه و نقد نوشت.
فیلیپ راث در سال ۱۹۹۰ با کلر بلوم بازیگر انگلیسی ازدواج کرد که این رابطه در سال ۱۹۹۴ به جدایی انجامید. بعدها کلر بلوم روایت زندگی خود با راث را در کتاب ترک خانهٔ عروسک نوشت و در سال ۱۹۹۶ منتشر کرد که جزئیات روابط خصوصی آن دو را برملا می کند. راث هم در واکنش به این ماجرا سال ها بعد رمانی نوشت به نام با یک کمونیست ازدواج کردم و در آن کلر بلوم را همسری توصیف کرد که زندگی شوهرش را با نوشتن کتاب خاطرات خود از بین برد. راث از سال ۱۹۷۵ عضو مؤسسه ملی هنر و ادبیات آمریکا بوده است. او همچنین تا سال ۱۹۸۹ به عنوان ویراستار آثار ادبی با انتشارات پنگوئن همکاری می کرد. [ ۴]
اما از سال ۱۹۹۲ وقت خود را فقط صرف نویسندگی کرده است. او نخستین نویسنده زنده آمریکایی است که مجموعه آثارش از سوی کتابخانه آمریکا منتشر شده است.
اولین کتاب او خداحافظ کلمبوس و پنج داستان کوتاه که در سال ۱۹۵۹ منتشر شد نگاهی طنزآمیز و شوخ طبعانه به زندگی یهودیان در آمریکای پس از جنگ داشت. این کتاب جایزه کتاب ملی برای داستان را برای او به ارمغان آورد، اگر چه برخی از درون جامعه یهودیان به خاطر آنچه که او تصویر کرده بود، وی را محکوم کردند. اولین رمان او با عنوان «رها» اثری واقع گرایانه است که به مسائل اجتماعی و اخلاقی دهه ۵۰ میلادی آمریکا می پردازد. راث این شیوه را در کتاب وقتی که او خوب بود، نیز پی گرفت. رمان واقع گرایانه دیگری که تمرکزش بر روایتی کمیاب در آثار راث - زنی جوان اهل غرب میانه - است. او با سومین رمانش شکایت پورتنوی بیشتر مشهور شد. این کتاب یک بازنمایی طنازانه از جهان یهودیان طبقه متوسط نیویورک در قالب الکساندر پورتنوی است. [ ۳]
wiki: فیلیپ راث