(یا: سینمای جاهلی) نخستین کوشش های پراکنده برای نشان دادن جاهل ها در نیمۀ اول دهۀ ۱۳۳۰ش صورت گرفت، اما در ۱۳۳۷ مجید محسنی در فیلم لات جوانمرد مرد جاهلی را قهرمان فیلم خود قرار داد که با کت و شلوار مشکی، پیراهن سفید، کفش چرمی نوک تیز، کلاه مخمل، دستمال ابریشمی یزدی، تسبیح شاه مقصود و با رفتارها و تکیه کلام هایش بینندگان را مجذوب خود کرد. بلافاصله فرخ غفاری در همان سال با جنوب شهر چهره ای واقع گرایانه تر از سنخ جاهل به نمایش گذاشت که به خلاف قهرمان محسنی، که فقط مادرش اجازۀ بی حرمتی به او را داشت، از لات های دیگر کتک می خورد و عجز و لابه می کرد. اما این سنخ نظر مخاطبان را جلب نکرد؛ در حالی که قهرمان محسنی دوره ای طولانی در فیلم هایی مانند اول هیکل (۱۳۳۹)، کلاه مخملی (۱۳۴۱)، مردها و جاده ها (۱۳۴۲)، جاهل محل (۱۳۴۳)، سالار مردان (۱۳۴۷)، و تک خال (۱۳۴۷)، با نقش آفرینی عباس مصدق و ناصر ملک مطیعی، به قهرمان اصلی سینمای تجاری ایران بدل شد. در ۱۳۴۸ با فیلم قیصر جاهل های کلاه مخملی جای خود را به جاهل ها و لات های غیرمکلا دادند که عمدتاً بهروز وثوقی و سعید راد در نقش آنان ظاهر می شدند. طوقی (۱۳۴۹)، خداحافظ رفیق (۱۳۵۰)، سه قاپ (۱۳۵۰)، صبح روز چهارم (۱۳۵۱)، تنگنا (۱۳۵۲) و کندو (۱۳۵۴)، شماری از این فیلم هاست. در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی این گونه سینمایی اجازۀ تولید پیدا نکرد و گروهی از کارگردان ها پاره ای از خصوصیات جاهلی را به ضدقهرمان های فیلم خود (مثل ارباب ها و مأموران ساواک) انتقال دادند. از ابتدای دهۀ ۱۳۸۰ در پاره ای از مجموعه های تلویزیونی مثل شب دهم (۱۳۸۰) و خوش رکاب (۱۳۸۱)، مجدداً کوشش هایی برای احیای این سنخ به عمل آمد.
wikijoo: فیلم_جاهلی