فیلسم. [ س ُ ] ( اِ مرکب ) پیلسم. ( فرهنگ فارسی معین ). سم فیل. || ( ص مرکب ) اسبی که سخت سم باشد. || نیرومند و زورآور. پیل زور. رجوع به پیلسم شود.