فیضی
/feyzi/
لغت نامه دهخدا
فیضی. [ ف َ ] ( اِخ ) ملا فیضی کاردگر. فرزند استاد محمد لعبت باز است. به عشق بازی اشتغال تمام می نماید. شعرش بد نیست. مردی نیک است. از اوست :
گرچه رفت از چشم گریانم چو اشک آن تندخوی
چشم میدارم که آب رفته بازآید به جوی.
( از مجالس النفائس میر علیشیر نوائی ص 147 از ترجمه فارسی ). از شعرای قرن نهم هجری و معاصرمیر علیشیر نوائی بوده است.
فیضی. [ ف َ ] ( اِخ ) هروی. نقاشی نیکوست و خود را شاعری ساحر میپندارد. او راست :
زاهد بیار خرقه ورهن شراب کن
اسباب زهد و خانه تقوی خراب کن.
( از مجالس النفائس ص 256 از ترجمه فارسی چ علی اصغر حکمت ). از شعرای قرن نهم هجری و از معاصران جامی و نوایی است.
فیضی. [ ف َ ] ( اِخ ) دکنی ، شیخ ابوالفیض. برادر شیخ ابوالفضل دکنی است که از افاضل ولایت هند و از مقربان دربار جلال الدین اکبرشاه بوده است. به شعر خود میبالد. گویا حریفان عراقی که در اطرافش هستند از عظمت و هیبت او نمیتوانند در شعرش مداخله کنند، زیرا اشعار عجیبی از دیوانش انتخاب کرده و بعراق فرستاده بود، و بیتهای ذیل از آنهاست :
ای عشق تو از کعبه تراشیده صنم را
پیمانه می ساخته قندیل حرم را
هرچند به خاکستر دل کار نداری
آیینه به پیش آر من ِ سوخته دم را
پیش از سپه آرایی میدان قیامت
حسن تو گرفت از سر خورشید علم را
فیضی چو نوشتی ز نیت دود برآمد
ای سوخته عشق نگه دار قلم را.
و این هم نمونه ای دیگر است :
مست عشقیم و ریاشوی حرم باده ما
باده پالای در میکده سجاده ما
این گل تازه بگیر و ز شرف بر سر نه
کَارمغانی بهشت است فرستاده ما.خیز و دریوزه اقبال کن از حضرت ما
که کم از هیچ سپاهی نبود همت ما.
( از مجمعالخواص صادقی کتابدارص 52 و 53 از ترجمه فارسی ).
وی پسر شیخ مبارک و برادر بزرگ شیخ ابوالفضل دکنی است. شیخ فیضی را تألیفات است. مسموع افتاده که نیمه ای از قرآن مجید را بی نقطه تفسیر کرده و کلفتی بی حاصل کشیده. وفاتش در سال 1040 هَ. ق. ( ! ) در لاهور اتفاق افتاده است. ( از مجمعالفصحاء رضاقلیخان هدایت ج 2 ص 26 ازچ سنگی تهران ). ولادتش به سال 954 هَ. ق. / 1574 م.در شهر اگره هندوستان اتفاق افتاد. وفاتش به سال 1004 هَ. ق. / 1595 م. بود. وی در علوم ادبی و دینی مطلع و صاحب تفسیری بنام سواطعالالهام است. وی بعد ازورود به دربار به مرتبه امیری و ملک الشعرائی رسید.فیضی از سرآمدان سخن فارسی در هندوستان و در قصیده و غزل و مثنوی صاحب مقامی شامخ است. به تقلید از نظامی مثنویهایی بنام «سلیمان و بلقیس » و «نل و دمن » و «هفت کشور» و «مرکز ادوار» و نیز داستان «گیتا» را به نظم کشیده. او راست :بیشتر بخوانید ...
فرهنگ فارسی
دکنی . شیخ ابوالفیض برادر شیخ ابوالفضل دکنی است که از افاضل ولایت هند و از مقربان دربار جلال الدین اکبرشاه بوده است
پیشنهاد کاربران
نام خانوادگی نویسنده ی نوجوان مریوانی نویسنده کتاب محمد و لاکپشت های حامد آقای کیان فیضی