فیض الله خواجه اف یک سیاستمدار بخارایی بود که در جایگاه نخستین رئیس جمهوری خلق شوروی بخارا که دیرتر بخشی از جمهوری شوروی سوسیالیستی ازبکستان شد، کار کرد.
خواجه اف در سال ۱۸۹۶ در یک خانوادهٔ ازبک از بازرگانان سرمایه دار شهر بخارا امارت بخارا زاده شد و در سال ۱۹۷۰ از سوی پدرش به مسکو فرستاده شد. او در آنجا شکاف بزرگ میان جامعه معاصر اروپا و فناوری اش از یک سو و روش های کهن و سنتی سرزمینش از سوی دیگر را دید.
... [مشاهده متن کامل]
پدرش در سال ۱۹۱۲ درگذشت. فیض الله در سال ۱۹۱۶ به جنبش پان ترکیست جدید اصلاح خواهان هم اندیش پیوست و با سرمایهٔ پدرش حزب بخاراییان جوان را پایه گذاری کرد. در مارس ۱۹۱۸، پس از اینکه بلشویک ها با کامیابی حکومت شوروی را در خوقند برپا کردند، خواجه اف تلاش هایی را برای برپایی دولت بخاراییان جوان با امیر بخارا به عنوان رهبر انجام کرد. برای چند روز، چنین می نمود که آنها کامیاب شده بودند، و امیر را در دستان خود داشتند، ولی خواجه اف در گزارش خود، که دیرتر نوشته شد، پذیرفت که او و یاران انقلابی اش ساده بوده اند که رخنهٔ آخوندها در اندیشه ها و توانمندی نیروهای وفادار به رژیم گذشته را دست کم گرفته بودند. طی واکنشی که در پی آمد، هزاران تن از هواداران بخاراییان جوان کشته شدند. خواجه اف به تاشکند گریخت و در نبودش دادگاه کیفر اعدام برایش نوشت.
او تنها پس از گریز امیر بخارا در سپتامبر ۱۹۲۰ پس از اینکه ارتش سرخ دولت امیر را در ۲ سپتامبر ۱۹۲۰ سرنگون و شهر بخارا را بمباران کرد و آن را گرفت، توانست به کشور بخارا بازگردد.
پس از پیوستن به حزب کمونیست روسیه پیرامون ژوئیه تا اوت ۱۹۲۰ فیض الله خواجه اف در سن ۲۴ سالگی در سپتامبر ۱۹۲۰ در جایگاه سرور شورای ناظرهای خلق ( رئیس دولت ) جمهوری خلق شوروی بخارا گماشته شد.
او در دوران ریاست جمهوری خود به سختی از ترور انور پاشا رهبر شورش باسماچی رهید.
جمهوری بخارا به گونه ای گذرا از سوی شوروی در مسکو در جایگاه یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد و فرستادگان و رایزنانی را برای پشتیبانی از دولت خواجه اف فرستاد.
یکی از دیپلمات های روسی، الکساندر بارمین، یادآور شد:
دولت تازه درست به همان روشی که دولت های بخارا صدها سال داشتند، کار خود را پیش برد.
ناظز یا وزیری را می دیدم که روی فرشی چمباتمه زده و دستورهایی را به نگارنده ای دیکته می کند و او آن ها را با واج های کهن فارسی روی تخته ای که روی زانوهایش تنظیم می شود می نویسد.
خواجه اف در سال ۱۸۹۶ در یک خانوادهٔ ازبک از بازرگانان سرمایه دار شهر بخارا امارت بخارا زاده شد و در سال ۱۹۷۰ از سوی پدرش به مسکو فرستاده شد. او در آنجا شکاف بزرگ میان جامعه معاصر اروپا و فناوری اش از یک سو و روش های کهن و سنتی سرزمینش از سوی دیگر را دید.
... [مشاهده متن کامل]
پدرش در سال ۱۹۱۲ درگذشت. فیض الله در سال ۱۹۱۶ به جنبش پان ترکیست جدید اصلاح خواهان هم اندیش پیوست و با سرمایهٔ پدرش حزب بخاراییان جوان را پایه گذاری کرد. در مارس ۱۹۱۸، پس از اینکه بلشویک ها با کامیابی حکومت شوروی را در خوقند برپا کردند، خواجه اف تلاش هایی را برای برپایی دولت بخاراییان جوان با امیر بخارا به عنوان رهبر انجام کرد. برای چند روز، چنین می نمود که آنها کامیاب شده بودند، و امیر را در دستان خود داشتند، ولی خواجه اف در گزارش خود، که دیرتر نوشته شد، پذیرفت که او و یاران انقلابی اش ساده بوده اند که رخنهٔ آخوندها در اندیشه ها و توانمندی نیروهای وفادار به رژیم گذشته را دست کم گرفته بودند. طی واکنشی که در پی آمد، هزاران تن از هواداران بخاراییان جوان کشته شدند. خواجه اف به تاشکند گریخت و در نبودش دادگاه کیفر اعدام برایش نوشت.
او تنها پس از گریز امیر بخارا در سپتامبر ۱۹۲۰ پس از اینکه ارتش سرخ دولت امیر را در ۲ سپتامبر ۱۹۲۰ سرنگون و شهر بخارا را بمباران کرد و آن را گرفت، توانست به کشور بخارا بازگردد.
پس از پیوستن به حزب کمونیست روسیه پیرامون ژوئیه تا اوت ۱۹۲۰ فیض الله خواجه اف در سن ۲۴ سالگی در سپتامبر ۱۹۲۰ در جایگاه سرور شورای ناظرهای خلق ( رئیس دولت ) جمهوری خلق شوروی بخارا گماشته شد.
او در دوران ریاست جمهوری خود به سختی از ترور انور پاشا رهبر شورش باسماچی رهید.
جمهوری بخارا به گونه ای گذرا از سوی شوروی در مسکو در جایگاه یک کشور مستقل به رسمیت شناخته شد و فرستادگان و رایزنانی را برای پشتیبانی از دولت خواجه اف فرستاد.
یکی از دیپلمات های روسی، الکساندر بارمین، یادآور شد:
دولت تازه درست به همان روشی که دولت های بخارا صدها سال داشتند، کار خود را پیش برد.
ناظز یا وزیری را می دیدم که روی فرشی چمباتمه زده و دستورهایی را به نگارنده ای دیکته می کند و او آن ها را با واج های کهن فارسی روی تخته ای که روی زانوهایش تنظیم می شود می نویسد.