شاید مفید، ثمر بخش و راه گشا باشد بدانیم که تئوری های زمان و مکان مطلق رازی و نیوتن از یکطرف و زمانمکان نسبی رازی و انشتاین از طرف دیگر هرکدام به تنهائی یک چهارم و هردو بر رویهم نیمی از حقیقت فیزیکی را بیان داشته اند و نیمه مفقوده یا گم شده عبارت است از بیزمانی و بیمکانی مطلق و نسبی. مفاهیم یا پدیده های بیزمانی و بیمکانی برخلاف ظاهر به معنای عدم وجود زمان و مکان نبوده و نمی باشند بلکه نیم زوج های بنیادی همزاد، هم بازی و هم ارز زمان و مکان با کمیت های مساوی و کیفیت ها یا ماهیت های معکوس. این گیتی یا کیهان و یا این جهان فقط دارای محتوای قابل انبساط و انقباض نمی باشد بلکه دارای ظرف نگهدارنده محتوا هم هست با محیطی مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر که فضای هندسی درون آن پیوسته و تجزیه ناپذیر و از خاصیت الاستیسیتی یا کشسانی بر خوردار است، به این معنا که اگر یک جرم در نقطه ای از آن قرار گیرد، در اطراف آن در کلیه ی جهات یک گودی یا چاله ایجاد میشود و اگر برداشته شود، آنگاه جای آن دوباره تخت و صاف میگردد. ظرف نگهدارنده ی محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار، از مکان مطلق و بیمکانی مطلق بر رویهم آفریده شده اند و نظم و سکون و ثبات مطلق بر آنها حکمفرماست. در عوض محتوای کیهان یا جهان ( محتوای هرکدام از کیهان ها یا جهان های بیشمار ) از ذرات چهار بعدی زمانمکان نسبی و ذرات چهار بعدی بیزمانی بیمکانی نسبی بر رویهم با ماهیت های معکوس و کمیت های مساوی در ابعاد پلانک تحت عنوان نوسانگر های بنیادی هشت بعدی آفریده شده اند. لذا این گیتی یا کیهان و یا این جهان فیزیکی - متافیزیکی دارای 16 بُعد زمانی مکانی و بیزمانی بیمکانی مطلق و نسبی می باشد. به زبان عادی و روز مره میتوان گفت که آسمان نسبی رازی - انشتاین در دل و در کلیه ی جهات زیر سقف آسمان مطلق رازی - نیوتن از قابلیت یا استعداد نوسانات انبساط و انقباض ؛ وحدت گرمایی - کثرت - وحدت مجدد گرمایی و نزول و صعود بر خوردار است و نه مستقل، جدا و یا بدون آن. و آنهم فقط از یک راه و به یک روش مطلق، منطقی و معقول یعنی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن. زمان مطلق و بیزمانی مطلق یعنی ابعاد چهارم مکان مطلق و بیمکانی مطلق ( که فقط نقش ظرف نگهدارنده ی محتوا را عهده دار میباشند ) به زبان فنی نوسانگر دو قطبی لحظه ی جاودانه حال به عنوان عظیم ترین نیروی موجود در محتوای کیهان یا جهان، دو نقش یا وظیفه ی اصلی و عمده را عهده دار می باشد؛ یکی رقم زدن طول عمر کلیه موجودات و پدیده ها و امورات و دیگری سوق دادن محتوای کیهان یا جهان لحظه به لحظه، بدون وقفه و بطور خستگی ناپذیر بسوی آینده و وقوع مهبانگ بعدی و پس از آن وقوع مهبانگ های بعدی و بعدی تا رسیدن و یا بازگشتن در پایان این سفر بسیار طولانی و دایره وار دنیوی، مقطعی، نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان، به همان نظام احسن و اشرف آفرینش مبدئی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین در معاد. البته مبدء و معاد حقیقی و واقعی یعنی از دیدگاه علمی و نه از دیدگاه دینی و فلسفی و عرفانی . خدای حقیقی و واقعی یعنی وجود و ماهیت و ذات مطلق، بیکران و بی نهایت؛ اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس ؛ ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محتوا و محیط هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار که در محتوای هرکدام از آنها دارای هفت سیما یا چهره و یا جمال و جلال کلی می باشد بصورت هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هر آنچه که بین آنهاست و لذا هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. خدای حقیقی و واقعی نه تنها متافیزیکی به معنای متایی، واجب الوجودی، غیبی، غیر تجربی، نامحسوس، ناملموس و پدیدار نشده یا نئومنی و نوومنی، بیزمان و بیمکان بلکه فیزیکی، شهودی و عینی، ممکن الوجودی، تجربی، محسوس و ملموس، پدیدار شده یا فنومنی، زمانی و مکانی هم می باشد. اما خدای دینی ( به ویژه خدای به اصطلاح احد، واحد، یکتا و یگانه ی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام، با نام های یَهوَه تحت عنوان آقا یا سرور دنیا و آبّا به شکل آبابا یعنی بابا یا پدر آسمانی قوم آرامی و اقوام مسیحی تحت عنوان آقا یا سرور ( در رقابت با عنوان یَهوَه معمولا بدون پسوند دنیا ) و الله قوم عرب ساکن سرزمین حجاز و بقیه اقوام مسلمان ملقب به نور سماوات و الارض ) فقط لازمان و لامکان است و این صفات وی و خود وی در ورای زمان و مکان قرار دارند که حاکی از محدویت و کرانمندی وجود و ماهیت و ذات و عرش آن حضرت عالی مقام و والا منصب که گویا در آن بالا بالا ها بر روی سقف فلک و افلاک نقش آقائی و سروری محتوای جهان را با اشاره ی انگشت به سوی انگشت آدم ملقب به ابوالبشر، بازی کند . خدای حقیقی و واقعی دارای ابعاد فراوان می باشد که جملگی بیکران اند و بر رویهم به واحد های مطلقا مساوی و بیشمار تقسیم شده اند و این تقسیم در کلیه ی جهات مکانی و بیمکانی بسوی بیکرانی و بیشماری و در طول زمان و بیزمانی بسوی آینده ی بی پایان هرگز خاتمه نخواهد یافت بلکه جاودانه جاری خواهد بود.
... [مشاهده متن کامل]
به قول شاعر خوش بین و آینده نگر :
فردا و پس فردا و پسین فردا ها هر چه آید باداباد چه تلخ و ترش و شور و چه شیرین و چه خوش آید/سرانجام پیر ساکن دَیر، تمپل یا معبد《دنیا - برزخ - آخرت》پا پرهنه و خار در پا به زیارت آستان قدس کعبه ی آمال رضوان شاه واژگان یا شاهگُل《دهّر》آید/ حال یا مثل دجال سوار بر پشت خر عشق ایسا آید یا پای پیاده به دنبال خر عقلانی مولانا و یا سوار بر زین خریت تفسیری انشتاین از ثابت کیهانی با گوشان دراز و با لبان بسته و زبان تشنه آید/.
تا این عقل دل آرای من به قول سنایی دائم پویان و در پی عشق و اندیشه است/ مرا هر روز در خم کوچه و پس کوچه های فیزیکی لعبتی تازه، نو و متافیزیکی در پیش پا و روی است/.