فیزیوکرات

/fiziyokerAt/

لغت نامه دهخدا

فیزیوکرات. [ یُک ْ ] ( فرانسوی ، ص ، اِ ) کسی که طرفدار فیزیوکراسی باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

طرفدارفیزیوکراسی
( صفت ) کسی که طرفدار فیزیوکراسی است .

فرهنگ معین

(یُ کِ ) [ فر. ] (ص . ) کسی که طرفدار فیزیوکراسی است .

پیشنهاد کاربران

در نظرگاه فوکو در کتاب تولد زیست سیاست. ص ۲۷ فیزیوکرات به فهم فوکو کسانی بودند که استبداد مطلق را در دولت ضروری می دانستند. استبدادی که فاقد محدودیت بیرونی است. این افراد همان کسانی هستند که به دسپوتیسم اعتقاد دارند. . .
...
[مشاهده متن کامل]

برای فهم بیشتر می توانید به ذیل واژه های دوفاکتو و دسپوتیسم در همین دیکشنری مراجعه کنید.

بپرس