وهم
فریک از فیک میاد تقلبی، جعلی، غیر واقعی، توهم و دور از واقعیت میشه اشاره کرد.
یجور توهم پردازی و عصبی شدنو تیک زدنه
فریک یعنی پدر من .
فریب خوردن
میشه گفت : انقدر یه موضوع رو با ابعاد منفی رو توی ذهنمون پر و بال بدیم که به همه با دید بد نگاه کنیم و حتی ساده ترین رفتار اطرافیان رو با قصد و قرض ببنیم
فیریک یعنی : تنش های روانی و عصبی ؛ افکار و ذهنیت گوناگون در مورد یک موضوع و یا موارد خاص ؛ فشارهای روحی و روانی فرد
با آرامش
الان متلا روابط اجتماعی همش فیریک بود واسم یعنی چ
فیریک به اصطلاح بداز مصرف مخدر شیشه میگن که نعشگی شیشه داره تموم میشه طرف فیریک میشه یعنی فس وبیحال توهم
قفل کردن رو کسی.
وقتی مواا مخدری مثل گل میکشی در لحظه روی یه چیز قفل میشییا به اصتلاح فیریک میزنی حتی اون چیز میتونه سچیزی باشه که وجود نداره و فقط توی ذهنته یکی از معانی فیریک این هستش.
ینی اینکه
مثلا میگن من خیلی زود عصبانی میشم
بد فیریکی
ینی چی
ینی بد چیزی
یا مثلا میگن فلانی فلان اخلاق داشت فیریکش مونده رومن
ینی اون اخلاقش رومن اثر گذاشته رومن مونده
مثلا میگن من خیلی زود عصبانی میشم
بد فیریکی
ینی چی
ینی بد چیزی
یا مثلا میگن فلانی فلان اخلاق داشت فیریکش مونده رومن
ینی اون اخلاقش رومن اثر گذاشته رومن مونده
اضطراب شدید و هس ترس بیش از حد و تحوم های ترسناک بعد از مصرف مواد و قرص های روان گردان
فیریک یعنی توجه یا قفلی زدن رو یک چیز یا شخص مثلن تو یک همهمه حواست ب یکنفر باشه: )
یعنی خیال پردازی، قفلی زدن منگ بودن اینا همش معنی فیریک و میده
فریک زدن یعنی همون قبلی زدن و یا از میون یه جمع حواست به یه نفره من پسر خالمه اونم منم آخه تو جمع همش باهم صحبت می کنیم و وقتی هم بازی گروهی می کنیم میگه تو بامن تو یه گروه
فیریک یعنی تصور؛ فیریک زدن رو یک موضوع خاص، ب معنی داشتن تصورات ذهنی از آن موضوع است.
و کاربرد این لغت در حال حاضر عامیانه تر از استفاده آن در مصرف مواد است.
و کاربرد این لغت در حال حاضر عامیانه تر از استفاده آن در مصرف مواد است.
توهم زدن، ، خیالاتی بودن
فیریک به گیج کردن مغز میگن برای مثال . دلت میاد با بچه بازی نکنی. یا به معنای اینکه تو هر تفکرت به چیزای چرت که منفی یا مثبت علکی فکر کنی
به معنی توهم ، خیال، قفلی زدن رو یه چیز
قفلی زدن و گیر دادن به یه چیزی
توهم زدن
توهم زدن
فیریک یعنی توهم یعنی توهم قرصبازی
یک نوع توهم سوسولی و باکلاس
به قول یکی از خواننده ها
که میگه ی فیریکیه بی مخ
یک نوع توهم سوسولی و باکلاس
به قول یکی از خواننده ها
که میگه ی فیریکیه بی مخ
فیریک زدن رو اگه بخوایم توضیح بدیم میشه گفت قفلی زدن رو یه چیز یا برداشتن توهم و خیال از اون چیز
مثلا طرف میگه رو هر عکست صد جور فیریک زدم یعنی
قفلی زدم فکر و خیالم در گیرش بود
مثلا طرف میگه رو هر عکست صد جور فیریک زدم یعنی
قفلی زدم فکر و خیالم در گیرش بود
یعنی توهم داره یا قفلی زده .
تو مایه های گیج بودن.
تو مایه های گیج بودن.
یعنی توهم زدن
فیریک = توهم
یعنی هنوز زهنش رو منه
یا خنگ . اسکل
یا خنگ . اسکل
ردی و رو به کسی نمیده
یعنی ادم چت. ردی. یا کسی ک به چیزی گیر میده یا همون قفلی. . .
ینی قفلی زدن یاتو فکر و خیال یچیزی موندن. . .
رویه چیزی قفلی زدن
قفلی زدن رو یک چیز
یعنی طرف توهم زده
فیریک یعنی توهم وخیال اندازی برای مثال فریکش مونده رو من یعنی خیالش هنوز تو منه
فیریک یا فیریک زدن به توهم ناشی از مواد مخدر و قرص های روانگردان گفته میشه . به عنوان مثال: طرف رو فیریک دیشبه!
یعنی دیشب جنس زده ولی هنوز تو توهمه
یعنی دیشب جنس زده ولی هنوز تو توهمه
ی نوع تیک عصبی
یک کلمه عامیانه که به توهم ونعشگی مواد وقرص های روان گردان گفته میشود.
یعنی::طرف توی توهم وخیاله
یعنی::طرف توی توهم وخیاله
در زبان عامیه معمولاً به جای کلمه توهم بکار برده میشود. خیال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٩)