دیکشنری
مترجم
بپرس
فیروزگر
/firuzgar/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فیروزگر. [ گ َ ] ( ص مرکب ) مظفر. غالب. فیروزمند. رجوع به فیروز شود.
فرهنگ فارسی
مظفر غالب
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها