دیکشنری
مترجم
بپرس
فیروزجی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فیروزجی. [ زَ ] ( ص نسبی ) منسوب به فیروزج. فیروزه ای. || به رنگ فیروزه. رنگ آبی روشن.
فرهنگ فارسی
منسوب به فیروزج یا به رنگ فیروزه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها