فیران. ( نف ، ق ) در حال فیریدن. فیرنده. ( یادداشت مؤلف ) : اگرچه خر به نیسان شاد و فیران و دنان باشدزبهر خر نمیگردد به نیسان دشت چون بستان.ناصرخسرو.