فی نفسه
/finafse/
مترادف فی نفسه: بالقوه، بالنفسه
برابر پارسی: به خودی خود
معنی انگلیسی:
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
مترادف ها
مستقیما، فی نفسه، بخودی خود
پیشنهاد کاربران
به خودی خود
فی نفسه: in one's own person
روابط جنسی باحال
فی نفسه: در خود خویش، در گوهر خویش.
ذاتا
در سرشتِ خود
نمونه:
سخنان �آقا� در سرشت خود ( فی نفسه ) ، بیگمان سخنان درستی است . . .
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم مهر ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/09/blog - post_5486. html
نمونه:
سخنان �آقا� در سرشت خود ( فی نفسه ) ، بیگمان سخنان درستی است . . .
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر هفتم مهر ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/09/blog - post_5486. html
با خودش