[ویکی فقه] فکوک الفصوص (کتاب). کتاب «الفکوک» کتابی است به زبان عربی درباره عرفان نظری و مبانی آن به قلم صدرالدین قونوی . در این کتاب، مؤلف یک دوره فشرده از مبانی عرفان نظری را (طبق اصول عرفانی ابن عربی ) به رشته تحریر درآورده است.
مصحح محترم کتاب، ضمن ترجمه کتاب به فارسی و شرح حال مولف، ملخصی از مقدمات و اصول نور الدین، عبدالرحمن جامی بر اشعة اللمعات فخرالدین عراقی و شرف الدین قیصری بر مقدمه شرح فصوص ابن عربی را در ضمن ۱۴ اصل در آغاز کتاب آورده است.ترتیب ابواب و فصول کتاب بر اساس مهمترین اثر ابن عربی یعنی فصوص الحکم است و مولف با در نظر گرفتن آن کتاب،سعی در تالیف اثری مختصر و شاید تا حدودی استدلالی و مبرهن است.
مقدمه مؤلف
در مقدمه مؤلف چنین می خوانیم:«و بعد: چون کتاب فصوص الحکم از نفیس ترین و گرانبهاترین کتاب های شیخ و پیشوای کامل، پیرو کاملان و راهنمای امت، پیشوای پیشروان، محی الدین ابن عبدالله محمد بن علی بن عربی طائی است -که خداوند از او خشنود باد- و از آخرین تصنیفاتش هست که از کانون مقام محمدی و مشرب ذاتی و جمع احدی وارد شده و مشتمل است بر خلاصه ذوق پیامبر ما -که درود الهی بر وی باد- در علم به خدا و اشاره کننده به اصل ذوق و مکاشفات بزرگان اولیاء و انبیائی که در آن نام برده شده... و شکی نیست که آگاهی بر کتابی که شأنش و منبع علمی که وین عنوانش است بستگی بر تحقق به -مقام - وارث بودن دارد که تمامش را چشیده و بدان -وارث - بر وی -حقایق - فتح و از جانب او بر کشف و بدان واسطه به سویش -برای اظهار حقایق و اسرار- فرستاده شده باشد...کسانی که از زندانهای قیود و بندهای فکر و حس رها شده و به عرصه و فراخنای حضرت قدس رسیده اند تمایل در حل مشکلات این کتاب و برطرف کردن مبهمات و دشواریهای اسرار کلی و علوم بلند و گرانبهای آن که غذای ارواح صاحبان خرد است پیدا نمودند پس حقایق اشیاء را در مراتب کلی اش به واسطه ادراکات مطلق و پاک و بلند ادراک نمودند و درخواست کردند که مهر از آنها بردارم و راز اصولش را روشن کنم و پنهانش را آشکار سازم و قفلش را با شرح مجمل و مختصر آن برگشایم.این درخواست را پذیرفتم چون استحقاق و شایستگی آنان را می دانستم و خود -به واسطه ارشاد و راهنمایی آنان- به پروردگارشان تقرب و نزدیکی جستم.با این توضیح که من جز خطبه کتاب فصوص الحکم را از نویسنده اش شیخ اکبر محی الدین اعرابی -که خداوند از او خشنود باد- به شرح نه بیشتر نخواندم ولی خداوند به برکت او بر من منت نهاد و مرا در اطلاع و آگاهی بر آنچه که وی را مطلع ساخته و دیده وری بر آنچه که برایش روشن نموده و گرفتن از خدا -بدون واسطه و سببی- با وی مشارکت روزی کرد.»
مصحح محترم کتاب، ضمن ترجمه کتاب به فارسی و شرح حال مولف، ملخصی از مقدمات و اصول نور الدین، عبدالرحمن جامی بر اشعة اللمعات فخرالدین عراقی و شرف الدین قیصری بر مقدمه شرح فصوص ابن عربی را در ضمن ۱۴ اصل در آغاز کتاب آورده است.ترتیب ابواب و فصول کتاب بر اساس مهمترین اثر ابن عربی یعنی فصوص الحکم است و مولف با در نظر گرفتن آن کتاب،سعی در تالیف اثری مختصر و شاید تا حدودی استدلالی و مبرهن است.
مقدمه مؤلف
در مقدمه مؤلف چنین می خوانیم:«و بعد: چون کتاب فصوص الحکم از نفیس ترین و گرانبهاترین کتاب های شیخ و پیشوای کامل، پیرو کاملان و راهنمای امت، پیشوای پیشروان، محی الدین ابن عبدالله محمد بن علی بن عربی طائی است -که خداوند از او خشنود باد- و از آخرین تصنیفاتش هست که از کانون مقام محمدی و مشرب ذاتی و جمع احدی وارد شده و مشتمل است بر خلاصه ذوق پیامبر ما -که درود الهی بر وی باد- در علم به خدا و اشاره کننده به اصل ذوق و مکاشفات بزرگان اولیاء و انبیائی که در آن نام برده شده... و شکی نیست که آگاهی بر کتابی که شأنش و منبع علمی که وین عنوانش است بستگی بر تحقق به -مقام - وارث بودن دارد که تمامش را چشیده و بدان -وارث - بر وی -حقایق - فتح و از جانب او بر کشف و بدان واسطه به سویش -برای اظهار حقایق و اسرار- فرستاده شده باشد...کسانی که از زندانهای قیود و بندهای فکر و حس رها شده و به عرصه و فراخنای حضرت قدس رسیده اند تمایل در حل مشکلات این کتاب و برطرف کردن مبهمات و دشواریهای اسرار کلی و علوم بلند و گرانبهای آن که غذای ارواح صاحبان خرد است پیدا نمودند پس حقایق اشیاء را در مراتب کلی اش به واسطه ادراکات مطلق و پاک و بلند ادراک نمودند و درخواست کردند که مهر از آنها بردارم و راز اصولش را روشن کنم و پنهانش را آشکار سازم و قفلش را با شرح مجمل و مختصر آن برگشایم.این درخواست را پذیرفتم چون استحقاق و شایستگی آنان را می دانستم و خود -به واسطه ارشاد و راهنمایی آنان- به پروردگارشان تقرب و نزدیکی جستم.با این توضیح که من جز خطبه کتاب فصوص الحکم را از نویسنده اش شیخ اکبر محی الدین اعرابی -که خداوند از او خشنود باد- به شرح نه بیشتر نخواندم ولی خداوند به برکت او بر من منت نهاد و مرا در اطلاع و آگاهی بر آنچه که وی را مطلع ساخته و دیده وری بر آنچه که برایش روشن نموده و گرفتن از خدا -بدون واسطه و سببی- با وی مشارکت روزی کرد.»
wikifeqh: فکوک الفصوص