فکت

پیشنهاد کاربران

معادل های فارسی برای واژه های بیگانه می بایست ساده با کمترین حجی ممکن، دل آشنا و قابلیت همگان پذیری را داشته باش.
این کمینه با توجه به معانی فکت که دوستان ارائه فرمودند واژه� نهاده را یشنهاد می کنم و به جای اینکه در برنامه مافیا و غیرهم بگویند شما �فکت کردی یا فکت شما� بگویند؛�نهاده و نهاده ی شما�
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه fact از زبان انگلیسی بمعنای واقعیت است اما درست تر بمعنای امر واقع شده معنا میدهد. احتمال اینکه این کلمه از خود کلمه "واقعیت" نشئت گرفته باشه و در چند گردش "وگیَت"، " فکیت" و بعد "فکت" شده باشه هم خیلی زیاده
واژگانِ پیشنهادی به جایِ " فَکت، امرِواقع، واقعیت":
به جایِ" فَکت، امرِواقع، واقعیت"، می توان واژه یِ " بودَگ/بودَک" از زبانِ پارسیِ میانه را پیش نهاد؛چنانکه از وانگاره یِ ( =تصویرِ ) زیر نیز پیداست، چمِ " بودَگ/بودَک" گویایِ همان چیزی است که ما از واژگانِ " فَکت، امرواقع" درمی یابیم. گمان می کنم دکتر ادیب سلطانی نیز در ترگویه یِ نبیگِ " تراکتاتوسِ" ویتگنشتاین واژه یِ " بوده" را به جایِ " فَکت، امرِواقع" بکار برده اند که اگر نیک بنگریم، واژه یِ " بودَگ/بودَک" از زبانِ پارسیِ میانه همان" بوده" از زبانِ پارسیِ کُنونی است؛ چنانکه در واژگانی همچون "دیسَگ/دیسه و. . . " نیز دیده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهادِ من:
واژه یِ " بودگ/بودَک" از واژه یِ " بوده" درخورتر هست؛چراکه " بوده" شاید در گزاره ابهام بیآفریند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشت:
رویبرگِ 215 از نِبیگِ " زبانهایِ ایرانی" ( گرنوت ویندفُر )

فکت
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_factualize به معنای ارائه دادنِ دلیلِ واقعی ( واقعیت ) برای ثابت کردنِ ادعایی؛ فکت ارائه دادن؛ و جُزین
ا↙️
#آهاتیدن ( �h�tidan ) 👈 آ ( پیشوندِ فعل ) هات ( ستاکِ برساخته از ریشه ی نیاایرانیِ - dā به معنای قرار دادن، نهادن ) - - یدن ( نشانه ی مصدر )
...
[مشاهده متن کامل]

▪️مثال:
استاد فقط آهاتید ( فکت ارائه کرد، ) و بقیه ی کار را به عهده ی دانشجویان گذاشت.
🔺توجه:
🔸 #fact واقعیت، امرِ واقع
🔸 #آهات
یا: #هاته
▪️مثال:
۱ - او از پذیرشِ بسیاری از آهات های ( واقعیت های ) تاریخی و اقتصادی سر باز می زد.
۲ - پیش ازآن که همه ی هاته ها ( واقعیت ها ) را بدانیم هیچ تصمیمی نخواهیم گرفت.
۳ - این آهات ( واقعیت ) که آن ها می توانستند از جنگ جلوگیری کنند را دیگر همه دریافته اند.
۴ - گاهی تشخیصِ هاته ( واقعیت ) از دروغ دشوار می شود.
🔹 #factual واقعی
🔹 #آهاتی
یا: #هاتا
▪️مثال:
۱ - او یک گزارشِ آهاتی ( واقعی، مستند ) از یورشِ پلیس به راهپیمایان در نشستِ دیروز ارائه داد.
۲ - هیچ یک از داده های آن رایانامه هاتا ( واقعی، راستین ) نبودند.
🔸 #factoid شبهِ واقعیت
🔸 #آهات نما
یا: #هاته نما
▪️مثال:
امروزه دیگر به راحتی نمی توان یک آهات نمای ( شبهِ واقعیتِ ) سیاسی را از یک هاته ی سیاسی تشخیص داد.
🔹 #facticity
🔹 #آهاتگی ( آهاتِگی )
▪️مثال:
آیا می شود به آهاتِگی ( واقعیت بودگیِ ) مرگ شک کرد.
🔸 #factuality واقعی بودگی
or: #factualness
🔸 #هاتایی ( هاتایی )
یا: #آهاتینگی ( آهاتینِگی )
▪️مثال:
چون بسیاری از اسناد دست کاری شده بود هاتاییِ ( واقعی بودگیِ ) کلِ پرونده در هاله ای از شک و بدگمانی قرار گرفت.
🔹 #factually
🔹 #آهاتانه
یا: #هاتانه
▪️مثال:
سخنانِ او آهاتانه ( از منظرِ واقعیت ) نادرست بود.
🔸 #factful
🔸 #آهات مند
🔹 #factualism واقعیت ( علمی ) گرایی
🔹 #آهات گرایی
🔸 #factualist
🔸 #آهات گرا
🔹 #de_facto در عمل، در واقعِ امر
🔹 #در_آهات
▪️مثال:
او در آهات ( در عمل ) همسرِ او بود، اگرچه رسما ازدواج نکرده بودند.
🔸 #factitious ساختگی، مصنوع، دست ساز
🔸 #آهاتیده
▪️مثال:
بیشتر آن هیجان در میانِ مردم آهاتیده ( ساختگی ) بود، و از عملکردِ رسانه ها سرچشمه می گرفت.
🔹 #factitiousness
🔹 #آهاتیدگی
🔸 #nonfact غیرِواقعیت
🔸 #ناهات ( ناهات یا ناآهات )
🔹 #counterfact علیهِ واقعیت
🔹 #هناهات ( هُناهات یا هُناآهات )
بروید به: #contra_
🔸 #nonfactual غیرِواقعی
🔸 #ناهاتین ( ناهاتین یا ناآهاتین )
🔹 #counterfactual علیهِ واقعی
🔹 #هناهاتین ( هُناهاتین یا هُناآهاتین )
🔸 #factor عامل، فاکتور
🔸 #هاتر ( هاتَر —� هات ( توضیحِ بالا ) - َ - ر ( پسوندِ اسم ساز —� بسنجید با: تندر، زَفَر و . . . ) )
یا: #آهاتر ( آهاتَر )
▪️مثال:
۱ - رایِ مردم به یک نامزد به هاتَرهای ( عواملِ ) زیادی بستگی دارد.
۲ - ورزش و رژیمِ غذایی در افزایشِ وزن نقش دارند، ولی وراثت آهاتَرِ ( عاملِ ) مهم تری است.
🔹 #factory
🔹 #آهاترمان ( آهاتَرمان )
یا: #هاترمان
🔸 #to_factor فاکتور گرفتن، کارگزاری کردن
or: #to_factorize
🔸 #آهاتردن ( یا آهاتَردَن )
یا: #هاتراندن ( هاتَراندن )
🔹 #factorization فاکتورگیری ( ریاضیات )
🔹 #هاترانش ( هاتَرانِش )
🔸 #factorable قابلِ تجزیه، قابلِ فاکتورگیری ( ریاضیات )
🔸 #هاتردنی ( هاتَردَنی )
یا: #هاترپذیر
یا: #هاترشوا ( هاتَرشَوا )
🔹 #factorability فاکتورپذیری ، قابلیتِ تجزیه ( ریاضیات )
🔹 #هاترپذیری
یا: #هاترشوایی ( هاتَرشَوایی )
🔹 #factorial فاکتوریِل ( ریاضی )
🔹 #هاترال ( هاتَرال )
▪️مثال:
طبقِ یک قراردادِ ریاضی، هاتَرالِ ( فاکتوریلِ ) صفر برابر است با یک.
🔸هم ریشه های دیگرِ #آهاتیدن ، #آهات ، #هاتر و #هاترال در زبان های ایرانی:
اوستایی 👈 گذاشتن، قرار دادن ➖ - niδāti
فارسی باستان 👈 جایگاه، مکان ➖ - dāna
فارسی میانه 👈 قرار دادن، گذاشتن ➖ nihātan
فارسی میانه 👈 پی، اساس ➖ bun - dāt
فارسی میانه 👈 پنهان ➖ nihān
سغدی 👈 دیوار ➖ δ't
خوارزمی 👈 جهان ➖ δ'm
زازاکی 👈 رخت پوشیدن ➖ dāyiŝ
فارسی 👈 نهادن، نهان، بنیاد، بنلاد، دادار، دای، دان، لایه، لای، لا، نیام، دادار و . . .
کردی سورانی 👈 قرار دادن ➖ dā - nān
میمه ای 👈 ماندن، ایستاندن ➖ - doj
پشتو 👈 رحم، زهدان 👈 zelānj
سانسکریت 👈 نهادن، قراردادن ➖ - dhā
سانسکریت 👈 جایگاه، ظرف ➖ - dhāna
هیتی 👈 گذاشتن، دادن ➖ - dai
پورواهندواروپایی 👈 قراردادن، گذاشتن ➖ - dhē
🔺 نکته:
۱ - برای دیدنِ توضیحِ پیشوندِ هُنا بروید به: #counter_ .
۲ - برای دیدنِ فعلی دیگر از همین ریشه بروید به: #to_employ .
۳ - این فعل در تاریخِ ۱۴۰۲/۱/۱۹ به دلیلِ ملاحظاتِ زبان شناختی از هاتیدن به آهاتیدن تغییرِ آوا یافت.
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی

ویژه نامه، نکته نامه، نکته، راز نامه، ریزنامه
واقیت و راستی هر چیزی
فکت نامه در گفتار یعنی راستی ، ، درست بودن، حرف حق،
امر واقع حادث شده. . . فکت قابل مناقشه نیست و دیگر نمی شود آن را انکار کرد. . . مثلا میگوییم کریستین رونالدو آقای گل جهان است با این تعبیر دیگر مناقشه ای در کار نیست و نمی توانیم بگوییم نه نیست.
فکت نامه . یعنی واقعیت انچه اتفاق افتادر. . در بعضی برنامه
تلویزیون واقعیت ندارد ولی میگویند . . . فکت، نامه چرا
سند حقیقت مطلب
حقیقت هایی که خیلی ها نمیدانند
نکته ای از یک موضوع که جالب به نظر می آید
در اصطلاح علمی، گزاره ای است که نیازمند اثبات یا رد است.
جزئیات یک حقیقت را تبیین کردن
فکت =دلیل
چیزیکه درافکاروذهن هرکسی تداعی می کند
مثل

هر ایرانی فقط غذای که توخانه پخته راقبول دارد
فکت در فلسفه همان ( بوده ) هست.
فکت ها =بوده ها
یعنی اوکی فهمیدیم همتون بلدین
بسه دیگه
منبع درست وعلمی وعقلانی
فکت ب معنی:یک نظریه در مورد یک حقیقت
عمل، حقیقت، واقعیت، وجود مسلم
حقیقت. راستی. چیزی که وجودداره
حقیقت
نکته، داده، عمل، حقیقت، واقعیت، وجود مسلم
بنظر میرسد ما ایرانیها کلمه فکت را با بار معنائی دیگری غیر از آنچیزی که معنای آن هست استفاده میکنیم.
فکت
یعنی گویی
فکت از کلمه انگلیسی Fact به معنای حقیقت گرفته شده و فکت نامه به معنای راستی آزمایی اخبار و اطلاعات ارائه شده می باشد.
سند
نکته، حقیقت، واقعیت، راستینه، امر مسلم، داده، اطلاعات،
حقیقتی که به صورت نکته از چیزی گفته شود
به نظریه و فرضیه، فکت میگویند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)

بپرس