فچفچه. [ ف ُ ف ُ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) سخنی که بر زبانها و میان مردم افتاده باشد لیکن بعنوان سرگوشی و خفیه به هم گویند.( برهان : لغات متفرقه ). فجفجه. رجوع به فجفجه شود.
فرهنگ معین
(فُ چْ فُ چِ )(اِ. )پچ پچ ، پچپچه ،سخنی که بر سر زبان ها افتاده باشد و مرد م درِ گوشی و آهسته به یکدیگر بگویند، نجوا.
فرهنگ عمید
سخنی که بر سر زبان ها افتاده و مردم آهسته و بیخ گوشی به یکدیگر بگویند، پچ پچه، پچ پچ.