فوخان. [ ف َ وَ ] ( ع مص ) بیرون برآمدن باد از مردم و ستور با بانگ یا بی بانگ. || دمیدن بوی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به فوج و فوح و فوخ شود. فوخان. ( اِخ ) محلی کنار راه زاهدان به قاین میان کلاته بیرنج و کلاته آقادر. ( یادداشت مؤلف ).