فوت و فن

/futofann/

مترادف فوت و فن: شگرد، قلق، لم

معنی انگلیسی:
knack, mechanics, know-how
lore

فرهنگ معین

(فو تُ فَ نّ ) [ فا - ع . ] (اِمر. ) چم و خم کار، راز و رمز کار.

واژه نامه بختیاریکا

بارت و شارت؛ شارت؛ دَنگُ و فَنگ؛ دنگ و دول

دانشنامه عمومی

فوت و فن ( به انگلیسی: Know - how ) اصطلاحی برای بیان دانش و آگاهی عملی در مورد چگونگی انجام کاری است. فوت و فن معمولاً شامل دانش ضمنی است که متضاد دانش روشن می باشد.
دانش ضمنی یا دانش تلویحی ( Tacit knowledge ) به دانشی اشاره دارد که در پی تجربه ها، مهارت ها، و دانایی های شخصی، در اذهان مردم جوامع پدید می آید، و به آسانی تن به نمایش و بیان صریح نمی دهد. دانش ضمنی نوعی دانش است که فرد دارد ولی نمی تواند آن را توضیح بدهد یا به دیگران انتقال بدهد.
دانش روشن یا دانش صریح ( به انگلیسی: explicit knowledge ) ، دانش و اطلاعاتی است که می توان آن را در قالب رسانه هایی چون دانشنامه ها و کتاب های علمی و درسی و غیره نگاشته و ذخیره نمود و می توان آن را به آسانی به دیگران انتقال داد. رایج ترین انواع از دانش روشن راهنماها، اسناد و فیلم ها ی آموزشی می باشند.
فوت و فن در زمینه مالکیت فکری یک عامل اصلی در انتقال فناوری در محیط ملی و بین المللی است و در مبنای اقتصادی مشابه مواردی چون ثبت اختراع، نماد بازرگانی، حق تکثیر و پروانه ( سند ) می باشد.
نمایش فنی ( به انگلیسی: Show - how ) شکلی از آموزش فوت و فن است و حتی شامل نشان دادن بخش های تولیدی کارخانه به بازدیدکنندگان می باشد که می تواند اطلاعات ارزشمندی را دربارهٔ چگونگی ساخته شدن، مونتاژ یا پردازش محصولات را در اختیار بازدیدکنندگان قرار دهد. نمایش فنی همچنین می تواند به عنوان بخشی از موافقتنامه های کمک های فنی نیز ارائه شود.
عکس فوت و فن
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

trick (اسم)
نیرنگ، حقه، رمز، حیله، خدعه، شیادی، بامبول، شعبده بازی، فوت و فن، لم

stock-in-trade (اسم)
مال التجاره، فوت و فن، لوازم و ابزار کار، موجودی کالای مغازه

know-how (اسم)
اطلاع، فوت و فن، معلومات خاص، کاردانی

فارسی به عربی

خدعة

پیشنهاد کاربران

know how
لم کاری ؛ فوت و فن آن. بند و گشای آن. سرّ خفی آن. حیله و چاره خفی آن. حیله و چاره نهانی آن. راه آن. طریق آن : هر کار لمی دارد؛ طریقی و راهی دارد.
ropes
knowledge of how to do something; how to work something
کوک ِ کار ؛ شیوه ٔ آن. لم آن. سر آن. قسمت فنی آن : کوک کار را دانستن یا ندانستن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
راز و رمز کار
لم

برابر پارسی: چم و خم
چم خم ( تاتی و تالشی )
شگرد
قلق

بپرس