فهلوی

/fahlavi/

برابر پارسی: پهلوی

لغت نامه دهخدا

فهلوی. [ ف َ ل َ ] ( ص نسبی ) پهلوی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به پهلوی و فارسی میانه شود.

فرهنگ عمید

= پهلوی

پیشنهاد کاربران

فهلوی عربی شده «پهلویک» است، که خود واژه ای در پارسی میانه برای اشاره به موضوع های گوناگونی چون خط، زبان، دوره و طبقه است. پس از حمله تازیان نویسندگانی که به تازی یا پارسی نو یا دری می نوشتند، برای اشاره به عناصر فرهنگ و حکمت و زبان ایران پیش از اسلام ناچار بودند، واژه هایی را به کار برند، که از سویی ریشه در واژه ها و نام های کهن داشته باشند و از دیگر سو با آن ها متفاوت باشند، تا بازنماینده تمایز دو دوره باشند. فهلوی یکی از همین نام های برساخته است.
...
[مشاهده متن کامل]

واژه «فهلوی» ریشه در نام «پارت» یا پارث دارد؛ ساتراپی یا شهربانیی در شمال شاهانشاهی هخامنشی. گونه کهن تر نام این ساتراپی در بند چهارم از ستون چهارم سنگ نوشته داریوش در بیستون و به پارسی باستان «پارثَوَه» ( parθawa ) ثبت شده است. در گذر زمان و با دگردیسی واژه، «ر» با «ث» جابه جا شد، یعنی پارثَو شد پَثرَو. «ر» نیز به «ل» تبدیل شد. «ث» هم که در دوره ای در زبان های ایرانی به «ه» تبدیل شد. بدین ترتیب این واژه در روزگار ساسانی و در زبان پارسیگ «پَهلَو» تلفظ می شد و صفت نسبیِ از آن ساخته شده «پهلویک». در دوره اسلامی «پ» را در آغاز همین واژه به «ف» تبدیل کردند و «ک» را از پایان ش ستردند و واژه «فهلوی» در تازی ساخته شد که در پارسی نو بدان «پهلوی» می گویند.
پس از فروپاشی پادشاهی ساسانی و حمله تازیان به ایران شهر، اگرچه هم ایرانیان و هم جز ایشان سده ها بود، که ساسانیان را به پادشاهی ایران می شناختند و تاریخ پیش از ایشان اندک اندک می رفت که یک سر فراموشیده شود، اما فرمان روایی نزدیک به پانصدساله اشکانیان، به ویژه در جایی که آثار و یاد مادها و هخامنشیان کمابیش به اسطوره پیوسته بود، این امکان را فراهم کرده بود، که مولفه های بسیاری از زندگی و فرهنگ ایرانی به ایشان و قوم ایشان نسبت داده شود. این اثر در شاهنامه پیدا است و در حالی که فردوسی خستو است، که از اشکانیان جز نامی نشنیده است، واژه هایی چون پهلوی یا پهلوان در نامه نامور بسیار پربسامد است. از این رو پهلوی در پارسی دری و فهلوی در تازی، چه بسا رساتر از هر واژه ای، به «ایران پیش از ساسانیان» یا «ایران صرف نظر از پادشاهی ساسانی» اشاره می کرد.
پهلویک خود در پارسی میانه معناهای گوناگونی داشت. گذشته از اشاره به دودمان اشکانی و پارتیان، معنایی از اشرافیت را هم منتقل می کرد. فهلوی افزون بر این که این معناها را به ارث برد، معناها و کاربردهای دیگری هم بر آن بار شد. گاه این دست نامیدن ها را، حتا اگر نتوان گفت که بی زمینه بوده اند، نمی توان هم چندان اصیل و پرسون دانست. به ویژه که تاریخ اشکانیان و پارتیان دست کم در روزگار فردوسی فراموشیده شده بود:

فهلوی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فهلوی
از اوزان شعر فارسی است یعنی در قالب فهلویات یا پهلوی که همان زبان فارسی پیش از اسلام باشد. ولی مجازا به شعر دوبیتی گفته می شودمعنی دیگرش به مجموعه مناطق اصفهان همدان وری وچند شهر از استانهای مرکزی گفته می شد.

بپرس