فهرست فرق و مذاهب اعتقادی اسلام فهرستی است از فرقه ها و مذاهب اسلامی که از لحاظ اعتقادی ( علم کلام ) با هم اختلاف داشتند و همین امر سبب شده است تا مسلمانان، هر کدام به پیروی از فرقه ای به خصوص بپردازند. فرقه های اسلامی که بنابر روایاتی از پیامبر اسلام، تعداشان به ۷۳ فرقه می رسد، در منابع به دو دسته فرقه های کلامی و فرقه های فقهی تقسیم شده اند. هر کدام از فرقه های اصلی که در این فهرست به مذهب شناخته می شوند، دارای زیر شاخه های منشعب شده از خود می باشند که از جهت اختلاف در اعتقادات، در دسته های جداگانه قرار گرفته اند.
... [مشاهده متن کامل]
فرقه در لغت به معنای دسته و طایفه است و در اصطلاح، به گروه و افرادی که به جهت اختلافات اعتقادی از یک دین جدا می شود؛ اطلاق می شود. در فرهنگ علوم سیاسی نیز به بخشی از جامعه که از مذهب رسمی جدا شده یا به آئین دیگری گرویده است، فرقه گفته می شود. این تعریف شامل جنبش های سیاسی نیز می شود. فرقه ها دسته بندی مختلفی از جهت نوع فعالیت، چگونگی شکل گیری، هدف فرقه، زمان تشکیل، نگرش سیاسی یا مذهبی و… تقسیم بندی می شود. این واژه در آیه ۱۲۲ سوره توبه نیز بکار رفته است و در اصطلاح قرآنی آن، به معنای جمعیتی از افراد است که نسبت به طایفه تعداد بیشتری را داشته است.
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است. شهرستانی در بیان اختلاف های امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر اسلام می داند.
تعداد فرقه ها یا مذاهب اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه ها یا مذاهب منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار مذاهب اسلامی، ناتمام بوده است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته است و گوشزد می نماید که تعداد فرقه های اسلامی پس از نگارش کتب مورخان و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده است. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه های هفتاد و سه گانهٔ اسلام یاد شده است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده اند. ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانسته اند. از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده اند. از منابع اهل سنت، سنن ابن ماجه، مسند احمد بن حنبل، سنن ابن داود، سنن ترمذی و المستدرک علی الصحیحین حاکم این روایت را به نقل از ابوهریره، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوامامه و واثله نقل کرده اند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را به نقل از امام محمد باقر نقل کرده است. در اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده است. در این بین، فخر رازی در مفاتیح الغیب، ابن حزم اندلسی و ذهبی در کتب خویش این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانسته اند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کرده اند؛ از جمله ابوالحسن اشعری - موسس فرقه اشاعره - را می توان یاد کرد که در صحت یا عدم صحت این حدیث، سکوت اختیار کرده است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته اند و با ذکر مواردی همچون تواتر، تکرار و اسناد مختلف حدیث، اقدام به تصحیح و تأیید روایت کرده اند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیه این روایت را تأیید کرده اند.


... [مشاهده متن کامل]
فرقه در لغت به معنای دسته و طایفه است و در اصطلاح، به گروه و افرادی که به جهت اختلافات اعتقادی از یک دین جدا می شود؛ اطلاق می شود. در فرهنگ علوم سیاسی نیز به بخشی از جامعه که از مذهب رسمی جدا شده یا به آئین دیگری گرویده است، فرقه گفته می شود. این تعریف شامل جنبش های سیاسی نیز می شود. فرقه ها دسته بندی مختلفی از جهت نوع فعالیت، چگونگی شکل گیری، هدف فرقه، زمان تشکیل، نگرش سیاسی یا مذهبی و… تقسیم بندی می شود. این واژه در آیه ۱۲۲ سوره توبه نیز بکار رفته است و در اصطلاح قرآنی آن، به معنای جمعیتی از افراد است که نسبت به طایفه تعداد بیشتری را داشته است.
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است. شهرستانی در بیان اختلاف های امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله امامت و خلافت پس از پیامبر اسلام می داند.
تعداد فرقه ها یا مذاهب اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه ها یا مذاهب منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار مذاهب اسلامی، ناتمام بوده است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته است و گوشزد می نماید که تعداد فرقه های اسلامی پس از نگارش کتب مورخان و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده است. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه های هفتاد و سه گانهٔ اسلام یاد شده است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده اند. ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانسته اند. از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده اند. از منابع اهل سنت، سنن ابن ماجه، مسند احمد بن حنبل، سنن ابن داود، سنن ترمذی و المستدرک علی الصحیحین حاکم این روایت را به نقل از ابوهریره، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوامامه و واثله نقل کرده اند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را به نقل از امام محمد باقر نقل کرده است. در اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده است. در این بین، فخر رازی در مفاتیح الغیب، ابن حزم اندلسی و ذهبی در کتب خویش این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانسته اند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کرده اند؛ از جمله ابوالحسن اشعری - موسس فرقه اشاعره - را می توان یاد کرد که در صحت یا عدم صحت این حدیث، سکوت اختیار کرده است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته اند و با ذکر مواردی همچون تواتر، تکرار و اسناد مختلف حدیث، اقدام به تصحیح و تأیید روایت کرده اند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیه این روایت را تأیید کرده اند.

