فهرست سفیران ایران در پرتغال
مقدمه
ایران و پرتغال دو واحد سیاسی در جهان معاصر واقع در دو قاره متفاوت آسیا و اروپا هستند که دارای روابط دیرینه به قدمت قریب پانصد سال می باشند. شروع روابط تاریخی ایران و پرتغال در مقطعی قرار داشته که هر یک از دو کشور فصل مهمی از تاریخ خود را شاهد بوده اند. در ایران، سلسله صفویه پس از یک دوره طولانی نهصد ساله بعد از نابودی حکومت ساسانیان، با تشکیل یک حکومت متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار تسلط یافت. حکومت صفویه در ایران در سال ۱۵۰۱ میلادی با تاجگذاری شاه اسماعیل اول در تبریز شکل گرفت و این امر سرآغاز تشکیل سلسله ای شد که به مدت ۲۲۳ سال بر سرزمین پارس حکومت کرد.
... [مشاهده متن کامل]
همزمان با این برهه از زمان، پرتغال دوره اقتدار و عظمت خود را پشت سر می گذاشت. ماجراجویی دریانوردان پرتغالی و تکاپو برای اکتشاف سرزمین های جدید که از قرن پانزدهم آغاز شده بود در قرن شانزدهم به اوج خود رسید.
در اسناد روابط دو کشور ایران و پرتغال آمده است که پرتغالیها بیش از هر چیز به تجارت ابریشم ایران توجه داشتند ولی تجارتشان به این کالای باارزش محدود نمی شد. آنان اسب ایران را در قبال طلا به هندوستان صادر می کردند و تا سیصد درصد از این تجارت سود می بردند. نقره، مروارید، مشک، عنبر، میوه جات خشک، غلات و کالاهای دیگر را نیز به هندوستان می فروختند و از هندوستان ادویه جات، دارو و برنج به ایران وارد می کردند.
صرف نظر از پیوندها و ارتباطات تاریخی و فرهنگی ایرانیان و اقوام ایرانی با شبه جزیره ایبری در دوران باستان و برهه تاریخی طولانی حضور مسلمانان در اندلس، اولین مواجهه و تماس های بین سرزمین پارس و پرتغال در دوران مدرن، در اوایل قرن ۱۶ میلادی و با ورود و استقرار نیروهای پرتغالی در برخی از مناطق و جزایر خلیج فارس و دریای عمان آغاز گردید که با تشکیل دولت ملی صفویه در ایران همزمان بود. در این زمان دولت نوپای صفویه تحت رهبری شاه اسماعیل اول بیشتر سرگرم جنگ با عثمانی و ازبک ها در شمال شرق و غرب کشور بود و امکان رویارویی با یک قدرت مدعی و تازه نفس اروپایی در خلیج فارس را نداشت. او به همین دلیل از سر مصالحه و مدارا با مهاجمان جدید برآمد و ضمن اعزام فرستادگانی به گوا، نمایندگان اعزامی نایب السلطنه هند پرتغال را نیز به حضور پذیرفت. در پرتو این تماس ها و تبادل هیاتهای دیپلماتیک، دولت ایران به دنبال تقویت بنیه دفاعی خود در برابر تهاجمات عثمانی و ایجاد اتحادی با اروپائیان علیه دشمن شمالی برآمد و نایب السلطنه پرتغالی هندوستان نیز به دنبال تحکیم و گسترش پایگاه های نظامی و شبکه تجاری خود در منطقه به ویژه جزیره هرمز بود. این تماس ها در دوره پس از شاه اسماعیل و در طول قرن شانزدهم به صورت پراکنده ادامه یافت.
مقدمه
ایران و پرتغال دو واحد سیاسی در جهان معاصر واقع در دو قاره متفاوت آسیا و اروپا هستند که دارای روابط دیرینه به قدمت قریب پانصد سال می باشند. شروع روابط تاریخی ایران و پرتغال در مقطعی قرار داشته که هر یک از دو کشور فصل مهمی از تاریخ خود را شاهد بوده اند. در ایران، سلسله صفویه پس از یک دوره طولانی نهصد ساله بعد از نابودی حکومت ساسانیان، با تشکیل یک حکومت متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار تسلط یافت. حکومت صفویه در ایران در سال ۱۵۰۱ میلادی با تاجگذاری شاه اسماعیل اول در تبریز شکل گرفت و این امر سرآغاز تشکیل سلسله ای شد که به مدت ۲۲۳ سال بر سرزمین پارس حکومت کرد.
... [مشاهده متن کامل]
همزمان با این برهه از زمان، پرتغال دوره اقتدار و عظمت خود را پشت سر می گذاشت. ماجراجویی دریانوردان پرتغالی و تکاپو برای اکتشاف سرزمین های جدید که از قرن پانزدهم آغاز شده بود در قرن شانزدهم به اوج خود رسید.
در اسناد روابط دو کشور ایران و پرتغال آمده است که پرتغالیها بیش از هر چیز به تجارت ابریشم ایران توجه داشتند ولی تجارتشان به این کالای باارزش محدود نمی شد. آنان اسب ایران را در قبال طلا به هندوستان صادر می کردند و تا سیصد درصد از این تجارت سود می بردند. نقره، مروارید، مشک، عنبر، میوه جات خشک، غلات و کالاهای دیگر را نیز به هندوستان می فروختند و از هندوستان ادویه جات، دارو و برنج به ایران وارد می کردند.
صرف نظر از پیوندها و ارتباطات تاریخی و فرهنگی ایرانیان و اقوام ایرانی با شبه جزیره ایبری در دوران باستان و برهه تاریخی طولانی حضور مسلمانان در اندلس، اولین مواجهه و تماس های بین سرزمین پارس و پرتغال در دوران مدرن، در اوایل قرن ۱۶ میلادی و با ورود و استقرار نیروهای پرتغالی در برخی از مناطق و جزایر خلیج فارس و دریای عمان آغاز گردید که با تشکیل دولت ملی صفویه در ایران همزمان بود. در این زمان دولت نوپای صفویه تحت رهبری شاه اسماعیل اول بیشتر سرگرم جنگ با عثمانی و ازبک ها در شمال شرق و غرب کشور بود و امکان رویارویی با یک قدرت مدعی و تازه نفس اروپایی در خلیج فارس را نداشت. او به همین دلیل از سر مصالحه و مدارا با مهاجمان جدید برآمد و ضمن اعزام فرستادگانی به گوا، نمایندگان اعزامی نایب السلطنه هند پرتغال را نیز به حضور پذیرفت. در پرتو این تماس ها و تبادل هیاتهای دیپلماتیک، دولت ایران به دنبال تقویت بنیه دفاعی خود در برابر تهاجمات عثمانی و ایجاد اتحادی با اروپائیان علیه دشمن شمالی برآمد و نایب السلطنه پرتغالی هندوستان نیز به دنبال تحکیم و گسترش پایگاه های نظامی و شبکه تجاری خود در منطقه به ویژه جزیره هرمز بود. این تماس ها در دوره پس از شاه اسماعیل و در طول قرن شانزدهم به صورت پراکنده ادامه یافت.