فهرس التواریخ

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] فهرس التواریخ اثر رضاقلیخان هدایت، در زمین تاریخ ایران و جهان اسلام، به صورت تاریخ عمومی است که به زبان فارسی روان و به دور از عبارتپردازیهای مقلغ و پیچیده نگاشته شده است.
انگیز تألیف، اختلافاتی است که مؤلف، در نگارش تاریخ گذشتگان احساس کرده است و لذا به ذهنش خطور کرده که «وقایع دین و دولت و ملک و ملت و اصناف ملوک و ارباب سلوک از عرب و عجم و ترک و دیلم و رومی و هندی و سایر سلاطین اکناف و اطراف» را به قدر استحضار و اطلاع خویش گردآوری کرده و آن را به نام ناصرالدین شاه قاجار، به رشت تحریر درآورد.
مقدم پربار مصحح در معرفی کتاب و مؤلف آن، آغازگر مباحث بوده و مطالب، با آنکه از رشته تاریخ عمومی است، ولی برخلاف روضةالصفا، حبیب السیر و جامع التواریخ، تاریخ را از هبوط آدم(ع) آغاز نکرده، بلکه از سال اول هجری، حوادث تاریخی را به ترتیب سالها و به صورت سال به سال تعقیب کرده و به حوادث سال 1268ق پایان داده است.
نحو نگارش قسمت اول کتاب، یعنی حوادث تاریخی از اول سال هجری تا حدود 1056ق، بسیار کوتاه و شتابزده است ولی از سال مذکور، مطالب توسعه و تفصیل بیشتری مییابد، تا آنجا که در سالهای حکومت قاجاریه، کار به تفصیل تمام میانجامد.
به خوبی میتوان دریافت که قسمت دوم کتاب، در حقیقت تحریر نخست کتاب روضةالصفای ناصری است. آشنایان به تاریخ به خوبی میدانند که «میرخواند»، مورخ مشهور عصر تیموری، حوادث روزگار تاریخ ایران تا زمان خود (ده نهم از قرن نهم) را نوشته و فرزندزادهاش «خوندمیر»، جلد هفتم یعنی حوادث پایانی سلسل گورکانی و وقایع و جنگهای شاه اسماعیل را تا دوسه ماه به مرگ این پادشاه مانده، ضبط کرده و دفتر تاریخ را به پایان آورده است و رضاقلی خان هدایت، حوادث تاریخی را از آنجا که او به اتمام رسانده، آغاز کرده و تاریخ قراقویونلو، صفویان، افغانها، افشاریان، زندیان و قاجاریه را بر آن افزوده است و سخن را به شرح حال مشاهیر هر روزگار پایان داده و مجموع را در ده جلد به نام روضةالصفای ناصری اتمام بخشیده و در حقیقت، قسمت قاجاری این کتاب، همان مطالب روضةالصفای ناصری قسمت قاجاریه است.

[ویکی فقه] فهرس التواریخ (کتاب). فهرس التواریخ اثر رضاقلی خان هدایت، در زمین تاریخ ایران و جهان اسلام، به صورت تاریخ عمومی است که به زبان فارسی روان و به دور از عبارت پردازی های مقلغ و پیچیده نگاشته شده است.انگیز تالیف، اختلافاتی است که مؤلف، در نگارش تاریخ گذشتگان احساس کرده است و لذا به ذهنش خطور کرده که «وقایع دین و دولت و ملک و ملت و اصناف ملوک و ارباب سلوک از عرب و عجم و ترک و دیلم و رومی و هندی و سایر سلاطین اکناف و اطراف» را به قدر استحضار و اطلاع خویش گردآوری کرده و آن را به نام ناصرالدین شاه قاجار، به رشت تحریر درآورد.
مقدم پربار مصحح در معرفی کتاب و مؤلف آن، آغازگر مباحث بوده و مطالب، با آنکه از رشته تاریخ عمومی است، ولی برخلاف روضة الصفا، حبیب السیر و جامع التواریخ، تاریخ را از هبوط آدم علیه السّلام آغاز نکرده، بلکه از سال اول هجری، حوادث تاریخی را به ترتیب سالها و به صورت سال به سال تعقیب کرده و به حوادث سال ۱۲۶۸ ق پایان داده است.نحو نگارش قسمت اول کتاب، یعنی حوادث تاریخی از اول سال هجری تا حدود ۱۰۵۶ ق، بسیار کوتاه و شتابزده است ولی از سال مذکور، مطالب توسعه و تفصیل بیشتری مییابد، تا آنجا که در سالهای حکومت قاجاریه، کار به تفصیل تمام میانجامد.به خوبی میتوان دریافت که قسمت دوم کتاب، در حقیقت تحریر نخست کتاب روضة الصفای ناصری است. آشنایان به تاریخ به خوبی میدانند که «میرخواند»، مورخ مشهور عصر تیموری، حوادث روزگار تاریخ ایران تا زمان خود (ده نهم از قرن نهم) را نوشته و فرزندزاده اش «خوندمیر»، جلد هفتم یعنی حوادث پایانی سلسل گورکانی و وقایع و جنگهای شاه اسماعیل را تا دوسه ماه به مرگ این پادشاه مانده، ضبط کرده و دفتر تاریخ را به پایان آورده است و رضاقلی خان هدایت، حوادث تاریخی را از آنجا که او به اتمام رسانده، آغاز کرده و تاریخ قراقویونلو، صفویان، افغانها، افشاریان، زندیان و قاجاریه را بر آن افزوده است و سخن را به شرح حال مشاهیر هر روزگار پایان داده و مجموع را در ده جلد به نام روضة الصفای ناصری اتمام بخشیده و در حقیقت، قسمت قاجاری این کتاب، همان مطالب روضة الصفای ناصری قسمت قاجاریه است.
گزارش محتوا
کتاب فاقد فهرست مطالب بوده ولی فهرست اسامی اشخاص، مکانها، ایلات و طوایفی که در کتاب ذکر شده اند، به همراه فهرست کتابها و رساله هایی که به عنوان منبع در تصحیح کتاب از آنها استفاده شده، در انتهای کتاب آمده است.پاورقی ها به توضیحات و حواشی مؤلف، میرهاشم محدث و مصحح کتاب، دکترعبدالحسین نوائی اختصاص دارند.
منبع
...

پیشنهاد کاربران

بپرس