فنری
/fanari/
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
فنری، پس جهنده
فنری، قابل ارتجاع، جهنده، سرچشمه وار
فنری، کشسان، قابل ارتجاع، کش دار، مرتجع، سبک روح
فنری، شبیه شلاق
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید