فرهنگستان زبان و ادب
اصطلاحات و ضرب المثل ها
پیشنهاد کاربران
مدریت فناوری
فناورانه
[technologic, technologique ( fr. ) ] [عمومی] مربوط به فنّاوری
توانمندی فناورانه
[technological capability] [مدیریت فنّاوری] میزان تسلط بر فنّاوری، از بهره برداری تا خلق شیوه های نو
جرم فناورانه
... [مشاهده متن کامل]
[high - technology crime] [حقوق] جرمی که ارتکاب آن به فنّاوری پیشرفته وابسته است و فرد مرتکب این نوع جرم یا از آن استفاده می کند یا عمدتاً آن را هدف قرار می دهد
شایستگی فناورانه
[technological competency] [مدیریت فنّاوری] قابلیت فنّاورانۀ یک سازمان در ارتقای جایگاه رقابتی خود
گونۀ فناورانه
[technological type] [باستان شناسی] گونه ای که براساس شاخصه های فنی مانند ترکیب یا تولید یا هر دو متمایز می شود
مدیریت فناورانه
[technological management] [مدیریت فنّاوری] به کارگیری مؤثر فنّاوری برای پیشبرد و بهبود همۀ کارکردهای سازمانی
نوآوری فناورانه
[technological innovation] [مدیریت فنّاوری] هر نوآوری که بر پایۀ فنّاوری انجام شود
[technologic, technologique ( fr. ) ] [عمومی] مربوط به فنّاوری
توانمندی فناورانه
[technological capability] [مدیریت فنّاوری] میزان تسلط بر فنّاوری، از بهره برداری تا خلق شیوه های نو
جرم فناورانه
... [مشاهده متن کامل]
[high - technology crime] [حقوق] جرمی که ارتکاب آن به فنّاوری پیشرفته وابسته است و فرد مرتکب این نوع جرم یا از آن استفاده می کند یا عمدتاً آن را هدف قرار می دهد
شایستگی فناورانه
[technological competency] [مدیریت فنّاوری] قابلیت فنّاورانۀ یک سازمان در ارتقای جایگاه رقابتی خود
گونۀ فناورانه
[technological type] [باستان شناسی] گونه ای که براساس شاخصه های فنی مانند ترکیب یا تولید یا هر دو متمایز می شود
مدیریت فناورانه
[technological management] [مدیریت فنّاوری] به کارگیری مؤثر فنّاوری برای پیشبرد و بهبود همۀ کارکردهای سازمانی
نوآوری فناورانه
[technological innovation] [مدیریت فنّاوری] هر نوآوری که بر پایۀ فنّاوری انجام شود
مدیریت فناوری،
میزان تسلط بر فناوری،
از بهره برداری تا خلق شیوه های نو
میزان تسلط بر فناوری،
از بهره برداری تا خلق شیوه های نو