فمه

لغت نامه دهخدا

فمه. [ ف َ م َ ] ( اِخ ) شهری است خرد [ به هندوستان ]، و گوهرهای بسیار بدین جای افتد. ( حدود العالم ).

فرهنگ فارسی

شهری است خرد و گوهرهای بسیار بدین جای افتد .

پیشنهاد کاربران

فمه در زبان بختیاری یعنی زغال کوچک که در قلیان میگذارند

بپرس