فلونی

لغت نامه دهخدا

فلونی. [ ف َ ] ( اِ ) فلونیا. ( فرهنگ فارسی معین ). معجونی است مکیف که افیون و بذرالبنج در آن داخل کنند. ( غیاث از مصطلحات ). رجوع به فلونیا شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) معجونی است که تخم شاهدانه و شیرابه خشخاش می ساختند و به عنوان مسکر و مسکن به کار می رفته است فلونی . ۲ - نوعی معجون مسکن و مخدر منسوب به فیلون تارسی پزشکی از معاصرین اغسطس امپراتور روم که جهت تسکین درد دندان و دل به کار می رفته است فلونیا الرومیه .

پیشنهاد کاربران

بپرس