فله

/falle/

لغت نامه دهخدا

فله. [ ف َل ْ ل َ / ل ِ / ف َ ل َ / ل ِ / ف ُل ْ ل َ / ل ِ / ف ُ ل َ / ل ِ ] ( اِ ) شیر اول حیوان نوزاییده که چون بر آتش نهند منجمد شود و مایه پنیر گردد. آغوز. لبا. ( فرهنگ فارسی معین ). زهک. لبا. آغوز. گورماست. ماک. ( یادداشت مؤلف ) : کنیزک با طبق فله بردست نهاده ، سرگشاده زیر منظره مهدی بگذشت ، مهدی فرونگرست ، فله بدید آرزوش کرد. ( ترجمه تاریخ طبری ).
نوآیین مطربان داریم و بربطهای کوبنده
مساعد ساقیان داریم و ساعدهای چون فله.
منوچهری.
|| پنیر تازه نیک. ( حاشیه فرهنگ اسدی نسخه نخجوانی ).

فرهنگ فارسی

پله: آغوز، شمه، فرشه، شیراول گاویاگوسفندپس اززاییدن
( اسم ) شیر اول حیوان نوزاییده که چون بر آتش نهند منجمد شود و مایه پنیر گردد آغور لبا : نو آیین مطربان داریم و بر بطهای گوینده مساعد ساقیان داریم و ساعدهای چون فله . ( منوچهری )
مونث فلان

فرهنگ معین

(فَ لُِ ) (اِ. ) اجناسی که به صورت کیلویی و غیر بسته بندی فروخته شود.
(فَ لَ یا فُ لَّ ) (اِ. ) آغوز، شیر اول گاو یا گوسفند پس از زاییدن .

فرهنگ عمید

= آغوز: نوآیین مطربان داریم و بربط های گوینده / مساعدساقیان داریم و ساعدهای چون فلّه (منوچهری: ۲۱۳ ).

فرهنگستان زبان و ادب

{bulk cargo} [حمل ونقل دریایی] کالاهای هم جنس که به صورت بسته بندی نشده و غیرمظروف حمل می شود متـ . بار فله ای، کالای فله ای، فله ای

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ف (۲۹۹۹ بار)
ل (۳۸۴۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

دانشنامه عمومی

فله (خواننده). فله ( انگلیسی: Fulla؛ زاده ) یک موسیقی دان است.
عکس فله (خواننده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

Bulk
فله felleh
از مخلوط کردن شیر آغوز یا به قول شهربابکی ها شیر جک jak با مقداری شیر معمولی وگرم کردن آن فله تهیه می شود ، فله غلیظ تراز شیر ورقیق تر از ماست است
فله falleh , چیری که بسته بندی نشده وفروش آن به توزین نیاز دارد را فله وفله ای می گویند
فله : [اصطلاح گمرک] به کالاهایی که بدون لفاف در واگنها یا کامیونهای اتاقدار و یا کشتی حمل می شود فله می گویند. کالاهایی مانند شکر, گندم , حبوبات, علوفه و از این قبیل به صورت فله حمل می شوند.
فله: ( fela ) : [ اصطلاح چوپانی ] به شیری گویند که با درصد کم آغوز مخلوط شود. یک نوع خوراک مقوی. به زبان آذری" بِلاما"

بپرس