فلسفه کانت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ایمانوئل کانت (زاده ۲۲ آوریل ۱۷۲۴ - درگذشتهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۴) چهره محوری در فلسفه جدید است. وی تجربه گرایی و عقل گرایی ابتدایی مدرن را در هم آمیخت، و تا به امروز تأثیر مهم وی در مابعدالطبیعه، معرفت شناسی، اخلاق، فلسفه سیاسی، زیبایی شناسی و دیگر حوزه ها ادامه دارد.
کانت در دانشگاه کونیکسبرگ تحصیل کرده بود و تا ۷۳ سالگی در این دانشگاه تدریس کرد. او در این سن استعفا داد زیرا از او درخواست شده بود که دیدگاه های خود را درباره مذهب وارد تدریس اش نکند. او در طول عمر خود به قدری مشهور شده بود که دانشجویان فلسفه از سرتاسر اروپا برای شرکت در سخنرانی های او می آمدند و او مجبور بود به رستوران های مختلف برود تا از ستایش کننده هایی که می خواستند ناهار خوردن او را تماشا کنند، اجتناب کند. هنگامی که کانت در ۱۲ فوریه ۱۸۰۴ درگذشت. مراسم تشییع جنازه او راه بندان هایی را در کونیکسبرگ ایجاد کرد. ناقوس های شهر نواخته شدند و جمعیت ستایشگران که تعداد آنها به هزاران نفر می رسید، مسیر آن را به سمت کلیسای جامع دانشگاه بند آوردند.
ریشه های فلسفه کانت
کانت به عنوان شاگرد لایب نیتس شروع کرد، اما مطالعه فلسفه هیوم باعث شد او از «خواب جزمی» خود بیدار شود و بکوشد فلسفه را از شک اندیشی که هیوم در آن ایجاد کرده بود، نجات دهد. هیوم معتقد بود، تمام نتیجه گیری هایی که می توانیم درباره هر چیزی به دست آوریم بر تجربه ذهنی استوار هستند، زیرا این تنها چیزی است که می توانیم مستقیما با آن روبرو شویم. به عقیده هیوم، تمام اظهارات درباره ماهیت دنیای مادی یا درباره اخلاقیات، از برداشت ها، اندیشه ها و احساس هایی ناشی می شوند که آنها برمی انگیزند و همین طور از نحوه ای که آنها به وسیله قوانین تداعی سازمان می یابند. حتی علیت، که برای بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان اهمیت زیادی داشت، در فلسفه هیوم به عادت ذهن تنزل یافته بود. مفاد این دیدگاه هیوم آن است که برای مثال، حتی اگر B همیشه به دنبال A باشد و فاصله بین این دو همیشه یکسان باشد، هرگز نمی توانیم نتیجه بگیریم A موجب B می شود، زیرا راهی وجود ندارد که رابطه علیتی بین این دو رویداد را ثابت کنیم. از نظر هیوم، فلسفه منطقی، علم طبیعی، و فلسفه اخلاقی همگی به روان شناسی ذهنی تنزل می یافتند. بنابراین از هیچ چیزی نمی توان با اطمینان آگاه شد، زیرا کل دانش بر تعبیر تجربه ذهنی استوار است.
بررسی فلسفه کانت
کانت اگرچه تحت تاثیر هیوم از دگماتیسم دست برمی دارد اما فلسفه نقادی او طرحی است در مقابل فلسفه هیوم؛ اگر تجربه گرایی هیوم درست باشد، نتیجه آن انکار شناخت است و در مقابل اگر شناخت درست باشد اصالت تجربه نادرست است. کانت اعتبار شناخت را می پذیرد و بنابراین خود را در مقابل هیوم می بیند.
← وظایف اصلی کانت
...

پیشنهاد کاربران

بپرس