لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
فلزکاری (metalwork)
استخراج و جداسازی فلزات و تبدیل آن ها به اشیای مفید، از طریق آهنگری یا ریخته گری. یافته های باستان شناختی و روایات مکتوب نشان می دهند که قبل از هزارۀ سوم پیش از میلاد کار با مس در شمال شرقی ایران رایج بوده است. کار با طلا، که یگانه کاربرد آن ساخت زیورآلات و آفرینش آثار هنری بود، احتمالاً حتی پیش از کشف مس شناخته بوده است. سازندگان ابزار و سلاح و اشیای تزیینی و آیینی از ویژگی های کاربردی فلزات، مثلاً دوام و قابلیت حفظ لبه های تیز، استفاده می کردند و ویژگی های تزیینی فلزات نیز نظر آن ها را جلب می کرد. فلزاتی که با صیقل خوردن جلا می یابند، رنگ های متنوعی دارند، و شکل دهی آن ها به سادگی صورت می گیرد، در خلق آثار هنری به کار می روند. با فلزکاری اشیایی چون سلاح، زره، سکه، مدال، جواهرات، اشیای تزیینی خانگی، و مجسمه می سازند. مجسمه های فلزی، معمولاً برنزی، در زمرۀ مهم ترین و ارزشمندترین آثار هنری باستانی و مدرن به شمار می روند.
استخراج و جداسازی فلزات و تبدیل آن ها به اشیای مفید، از طریق آهنگری یا ریخته گری. یافته های باستان شناختی و روایات مکتوب نشان می دهند که قبل از هزارۀ سوم پیش از میلاد کار با مس در شمال شرقی ایران رایج بوده است. کار با طلا، که یگانه کاربرد آن ساخت زیورآلات و آفرینش آثار هنری بود، احتمالاً حتی پیش از کشف مس شناخته بوده است. سازندگان ابزار و سلاح و اشیای تزیینی و آیینی از ویژگی های کاربردی فلزات، مثلاً دوام و قابلیت حفظ لبه های تیز، استفاده می کردند و ویژگی های تزیینی فلزات نیز نظر آن ها را جلب می کرد. فلزاتی که با صیقل خوردن جلا می یابند، رنگ های متنوعی دارند، و شکل دهی آن ها به سادگی صورت می گیرد، در خلق آثار هنری به کار می روند. با فلزکاری اشیایی چون سلاح، زره، سکه، مدال، جواهرات، اشیای تزیینی خانگی، و مجسمه می سازند. مجسمه های فلزی، معمولاً برنزی، در زمرۀ مهم ترین و ارزشمندترین آثار هنری باستانی و مدرن به شمار می روند.
wikijoo: فلزکاری
مترادف ها
فلزکاری، فلزگری، فن استخراج و ذوب فلزات، فلزسازی
فلزکاری
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید