دیکشنری
مترجم
بپرس
فلامون
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فلامون. [ ] ( معرب ،اِ ) زاج است. ( فهرست مخزن الادویه ). فلامسوس. فلامن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها