فلاحی

/fallAhi/

لغت نامه دهخدا

فلاحی. [ ف َ ] ( ص نسبی ) منسوب به فلاح که نام جد خاندانی است. ( از سمعانی ).

فلاحی. [ ف َل ْ لا ] ( حامص ) کشاورزی. فلاحت. برزگری. رجوع به فلاح شود.

فرهنگ فارسی

کشاورزی ٠ فلاحت

پیشنهاد کاربران

آدم منطقی هستم و احترام میگذارم به لغتنامه و فرهنگ ایرانی از این نسبت ناراضی نیستم
اگه به معنای کشاورز . و نام خاندان باشد fallahi
فلّاحی باشه که از ریشه فلّاح به معنی کشاورز گرفتهfallahi
اگر فلاحی باشه از فلاح به معنی رستگاری گرفته شده falahi
معنیه فلاحی به رستگاری نزدیک نیست

بپرس